اعتماد به خدا
شهید فرشاد رمزی اصلاً اهل مادیات و تجملات نبود. همه چیز را ساده میگرفت. سعی میکرد از مغازهدارهایی خرید کند که فروش زیادی ندارند. حاضر بود از مغازهدارهایی که درآمد کمتری دارند خرید بکند، میگفت: «خب آن بندة خدا هم کاسب است. باید به طریقی روزی بخورد.» فقط به این فکر بود که به مردم خیر برساند. حتی اگر خودش به سختی میافتاد و مورد سرزنش قرار میگرفت، باز به فکر مردم بود. اخلاقش عجیب بود. بهترین ثواب را در خیر رساندن به مردم میدانست. تنها حرفش این بود که: «بابا به مردم کمک کن. خدا بزرگ است.» میگفتم: «آخر پسر من، بعضی وقتها نمیشود به مردم اعتماد کرد.» میگفت: «شما بهخاطر خدا اعتماد کن. اگر کاری را برای خدا انجام بدهی، هیچکس نمیتواند به شما ضرر برساند!»
فرشاد رمزی در یازدهمین روز از تیر ماه ۱۳۹۶ در مرز پیرانشهر آذربایجانغربی در حالی که تنها ۲۰ روز به پایان خدمت سربازی فرشاد رمزی باقی مانده بود که در حمله اشرار مسلح شهادت نصیبش شد و در راه تأمین امنیت آسمانی شد.
پدر شهید میگوید زمانی پسرم را از دست دادم که ظاهراً هیچ جنگی کشورمان را تهدید نمیکرد، اما تأمین امنیت و آرامش در این مرز و بوم، هیچگاه خالی از خطر نبوده و نیست و همواره نیروهای حافظ امنیت ایران اسلامی، شهدایی را تقدیم کردهاند.
🕊 پرپرواز
@pareparvvaz🪶