#شما_فرستادید با مادرم رفته بودم برای خرید👜 بازارشمسه. از ابتدای خریدمون تا آخرش، شاید حدود 25 تا را امربه معروف کردم💕 که مامانمم همراهی میکرد👩‍👧 یه جاهایی به مامانم میگفتم شما 100 متری جلوتر از من باشید به هرکس که بگید، وقتی به من میرسه من هم بهش میگم. خلاصه رفتیم به نزدیکای حرم رسیدیم، که دو تا خانم را با پوشش خیلی بدی🙈 دیدیم یکیشون یه مانتوی بلند جلوباز پوشیده بود، که جلوش را کاملا باز گذاشته😦 بود مسیرم را کج کردم به سمتش، و بهش گفتم که خانم جلوی مانتوتون بازه صحنه‌ی خیلی بدیه🤢 ببندیدش! یه چیزی گفت و رفت😐. جلوتر برگشت بهم گفت خیییلییم صحنه خوبیه 😳...😑 گذشتیم و رفتیم...👣 داخل بازار همچنان که توی مغازه ها در حال خرید بودیم، یه آقا با دو تا خانم که شالشون عقب بود اومدند داخل مغازه. منتظرشدم خانما از آقا جداشن، بعد به آقاهه سلام کردم و _ باناراحتی 😒گفتم: آقا خانمتون هستن؟ _ گفت: کدوم یکی؟ _ گفتم: بالاخره یکیشون هست! _ گفت: بله. _ گفتم: چطور به خودتون اجازه میدید بذارید مردای دیگه موهای خانمتون روببینن اگه شما اجازه ندین اونا اینطور نمیپوشن. _گفت: بله چشم😊 خرید آخرمون هم یه خانم و آقا اومدن داخل مغازه که خانمشون چادری بود ولی آرایش داشت، وقتی که خانم‌شون رفت کفش پسند کنه، _ به آقاشون گفتم: ببخشید آقا! سلام، شما چطور اجازه میدید خانمتون آرایش کنه ومردای دیگه لذت ببرن؟!😕 یه نگاهی با ناراحتی به همسرش کرد که همراه با تاسف بود.😒... 🍃 🍃 🍃 🍃 🍃 🍃 🍃 با خودم گفتم خدایا❤️ شکرت که کمکم کردی بهم جرات دادی💪 حداقل به این مردا یه تلنگر بابت غیرتشون بزنم. #پارسا_مردمی #خاطرات_پارسایان 📖خاطرات خود را برای ما ارسال نمایید🔽 @ftm_rabani ┄┅═══🇮🇷═══┅┄ #عضویت https://eitaa.com/parsamardomi ┄┅═══🇮🇷═══┅┄