🌹
وصى محمد (صلی الله علیه وآله)
🌊 اميرمؤمنان حضرت على (ع) در سفرى با يكى از يهوديان خيبر، همسفر گرديد، با هم حركت كردند تا به رودخانه اى كه عرض طولانى داشت و آب در آن بود رسيدند، در آن جا پل يا وسيله ديگرى نبود، كه به آن طرف رودخانه بروند، با توجه به اين كه ،يهودى، على (ع) را نمى شناخت.
👳🏻♂ يهودى آهسته دعايى خواند و بر روى آب به راه افتاد، بى آن كه غرق شود، خود را به آن سوى رودخانه رساند. سپس رو به على (ع) كرد و گفت:
☝️🏻«لو عرفت كما عرفت لجزت كما جزت»: اگر آن چه رامن مى دانم تو مى دانستى (آن را مى گفتى) و همانند من از روى آب به اين طرف مى آمدى، بى آن كه غرق شوى!
🌹على (ع) فرمود: اى يهودى همان جا توقف كن، تا من نيز بيايم!
👣 حضرت على (ع) متوجه خدا شد، و به اذن پروردگار از روى آب قدم برداشت و خود را به آن سوى رودخانه رساند!
👳🏻♂ يهودى تعجب كرد و به دست و پاى على (ع) (كه آن حضرت را نمى شناخت) افتاد و عرض كرد:
✋🏻 اى جوان! چه گفتى كه آب در زير پاى تو مانند سنگ سخت شد و از رو آن به اين طرف آمدى؟!
🌹
#امام_على (ع) به او فرمود: تو چه گفتى كه بر آب قدم نهادى و رد شدى؟
👳🏻♂✋🏻 يهودى گفت: من خدا را به وصى اعظم محمد (ص) خواندم، خداوند به من لطف كرد، و ازروى آب گذشتم.
🌹 مولا على (ع) فرمود: آن وصى محمد (ص) من هستم.
✋🏻 يهودى گفت: به راستى كه حق مى گويى، آنگاه قبول اسلام كرد و در حضور على (ع) به افتخار اسلام نايل آمد. (۱)
📚 پی نوشت:
۱. سفينة البحار، ص ۶۴۸.
📗 ۳۲۰ داستان از معجزات و كرامات امام على (ع)، عباس عزيزى
#روایت
#غدیر
#کرامات
#عید_غدیر
#فضائل_مولا_علی