☀️خاطرات رهبر معظم انقلاب از زندان ستمشاهی!
من خودم را برای اعدام آماده کردهام
[بازجو پرسید:] شما این حرف ها را در منبر زدهاید؟ اشاره کرد به بعضی از حرفهایی که زده بودم؛ از جمله دعوت مردم به شورش و قیام .
من انکار کردم. -گفت: پس در منبر چه حرفهایی زدهاید؟
-گفتم: درباره مدرسه_فیضیه وفجایعی که در آنجا اتفاق افتاد صحبت کردم ، چون من طلبهام، مسلمانم، از فجایعی که در مدرسه فیضیه گذشت، سخت متاثرم، خواستم مردم نیز بدانند که بر سر طلبهها چه آمده است.
شروع کرد مرا نصیحت کردن و در پایان گفت: قول بدهید که دیگر از این حرفها نزنید و بروید.
-گفتم: من چنین قولی نمی توانم بدهم. -گفت: اگر قول ندهید من مجبورم به شما سخت بگیرم، زیرا که مأمورم. -گفتم: من هم مأمورم، من هم مأمورم که این حرفها را بزنم.
یکباره چشمش گرد شد که من چه ماموریتی دارم و از طرف چه کسی مأمورم.
-پرسید: از طرف چه کسی مامورید؟ -گفتم: از جانب خدا.
-سخت تحت تاثیر قرار گرفت و گفت: این کار خطر دارد، مشکلات دارد، شما جوانید.
-گفتم: من فکر نمیکنم بالاتر از اعدام کاری باشد. شما بالاتر از اعدام ندارید و من خودم را برای اعدام آماده کردهام ، همه کارهای شما زیر اعدام است.
-واقعاً مبهوت شده بود و گفت: شما که خود را برای اعدام آماده کردهاید، من به شما چه بگویم. پس در اتاق تشریف داشته باشید....
📚شرح اسم ، ص ۱۳۶
#روانبخش🆔 @pasdarenghelab🔜 پاسدار انقلاب
🆔 @pasdarenghelab🔜 پاسدار انقلاب