🔳⭕️ دام عسل چیست؟
🔸یکی از مهمترین مأموریت هایی که سازمان اطلاعاتی اسرائیل انجام داد، بازگرداندن یک دانشمند هستهای اسرائیلی بود که به انگلستان فرار کرده بود. او اسرار تأسیسات اتمی اسرائیل را به هفته نامه ساندی تایمز فروخته بود. مشکل آنجا بود که با توافقات امنیتی بین سرویسهای جاسوسی اسرائیل و انگلیس، دستگيری و ربودن او در خاک انگلستان امکانپذیر نبود.
🔸یکی از جاسوسان موساد در نقش یک زن گردشگر آمریکایی خود را به این دانشمند نزدیک کرد و بعد از مدتی با هم قرار گذاشتند که تعطیلات آخر هفته را برای تفریح به ایتالیا بروند. چند ساعت پس از ورودشان به خاک ایتالیا، موساد وی را دستگیر و به اسرائیل برگرداند. وی محاکمه و به 18 سال زندان محکوم شد.
این یکی از انواع دام عسل است!
🔸دام عسل (Honey Trap) نام مأموریتهای ویژهای است که جاسوسان زن اسرائیلی انجام آن را بر عهده دارند. در جریان این مأموریتها، جاسوسان به افراد مورد نظر نزدیک شده و با آنها ارتباط برقرار میکنند و آن ها را وارد یک رابطه بدون بازگشت میکنند. اطلاعاتی از آنها بدست میآورند، اگر آنها متوجه نشوند، که این فرآیند دزدی اطلاعات ادامه خواهد داشت. اگر هم متوجه شوند دو گزینه دارند:
یا اینکه به خطای خود اعتراف کنند که هزینه بالایی برای آبروی شان خواهد داشت و حتی ممکن است به قیمت جانشان تمام شود. یا اینکه به فرآیند همکاری ادامه دهند و همچنان اطلاعات بدهند. یک بازی دو سر باخت!
(رفرنس: مشرق نیوز)
⭕️ تحلیل و تجویز راهبردی:
ممکن است فکر کنید دام عسل فقط برای سیاستمداران و دانشمندان استفاده می شود. این تفکر اشتباه است. بگذارید با یک مثال مساله را تشریح کنم:
🔸مدیر ارشد یک سازمان هستید. به شما میگویند بیایید در اینجا سرمایهگذاری کنید. سرمایه گذاری خیلی جذاب به نظر میرسد. شما هم قانع میشوید و سرمایهگذاری میکنید. سه ماه بعد میگویند اگر یک میلیارد دیگر ندهید کل سرمایهگذاری از بین می رود. شما دو گزینه دارید: یا اعلام کنید که تصمیم تان از اول برای سرمایهگذاری اشتباه بوده است که این منجر به از بین رفتن اعتبار شما میشود یا یا اینکه یک میلیارد دیگر تزریق کنید، خُب شما گزینه دوم را انتخاب می کنید!
🔸ماه بعد میگویند انجام پروژه به مشکل خورده و تا رشوه ندهیم کار جلو نمیرود. شما باز دو گزینه دارید، یا پروژه را کنسل کنید یا اینکه رشوه بدهید. شما گزینه دوم را انتخاب میکنید. و چون نمی دانید که چگونه رشوه را در حساب های شرکت ثبت کنید، مجبورید یک قرارداد صوری ببندید و حساب سازی کنید.
🔸دو ماه بعد میگویند برای پیشبرد پروژه به یک امضای طلایی نیاز داریم که روی میز فلان مدیر گیر کرده است. اتفاقا آن مدیر با شما آشناست. از شما می خواهند که با وی مذاکره و بده بستان کنید. شما باز هم دو گزینه دارید...
🔸خلاصه چشم باز میکنید میبینید که بعد از چند مدت یک پروژه دارید با هزینه های دو برابرِ تخمین اولیه، بازدهی پنجاه درصد آنچه به شما قول داده بودند و در ضمن شما آلوده به رشوه، حسابسازی، پولشویی و لابیگری شدهاید. آنقدر فرو رفتهاید که دیگر امکان بازگشت ندارید.
⭕️چه می توان کرد؟
▪️تصمیمات با چسبندگی بالا را بشناسید. برخی تصمیمات هستند که وقتی آن ها را میگیرید بازگشت از آنها آسان نیست. این تصمیمات معمولا بار مالی-عاطفی-اعتباری زیادی دارند. اولا که با وسواس این تصمیمات را بگیرید و دوم اینکه همیشه یک برنامه برای خروج داشته باشید. قرار نیست همه چیز طبق نقشه پیش برود.
▪️سوابق و انگیزههای آدمها را چک کنید. هر پیشنهادی از طرف یک پیشنهاد دهنده است؛ از خودتان بپرسید چرا این پیشنهاد به من ارایه شده؟
▪️هر جا متوجه تصمیم اشتباه شدید، شجاعانه اعلام کنید. برای مدتی کوتاه احمق به نظر رسیدن بهتر است از اینکه یک عمر خسارت یک پروژه اشتباه را تحمل کنید.