🔴خاطره
#ازدواج نجم الدین شریعتی
یه بار یه جلسهای بودم که آقای نجم الدین شریعتی هم حضور داشتن. بحث شرایط سخت اقتصادی و مشکلات ازدواج شد ایشونم خاطرات اوایل ازدواجشون رو برامون تعریف کردن .
ایشون گفتن من ۲۴ سالم بود و تصمیم گرفتم که ازدواج کنم و به روش سنتی یه موردی بهم معرفی شد. پدرم از قشر متوسط و ضعیف جامعه بود و خودمم تا اون سن زندگی ساده دانشجویی داشتم و به خاطر همین پول خاصی برای شروع زندگی نداشتم. پدرم گفتن صبر کن و فعلا اقدام نکن چون هیچ سرمایهای برای شروع زندگی نداری اما من گفتم خدا بزرگه و بدون هیچ سرمایه و کار ثابتی وارد زندگی مشترک شدم. میگفتن به خاطر نداری و بی پولی مجبور شدیم یه زیرزمین کوچیک که در حقیقت یه اتاق نهایت ۲۰ متری بود رو اجاره کنیم. نکته جالبش این بود که به دلیل اینکه کار مشخص و ثابتی که درآمد خوب داشته باشه هم نداشتن هر ماه به سختی پول اجاره همون زیر زمین رو میدادن. مثلا یک ماه مجبور شدن کتابهایی که زمان مجردی جمع کرده بودن رو بفروشن و بدن اجاره بهای اونجایی که اجاره کرده بودن.
میگفتن تو فروردین اولین سالی که ازدواج کردیم به این نتیجه رسیدیم که برای اجاره این ماه میتونیم روی هدیههایی که به عروس و داماد وقتی بار اول میرن خونشون حساب کنیم و با اون پول اجاره اون ماه رو بدیم، منتهی همه فامیلامون تو شهرستان بودن و حتی پول کرایه اتوبوس نداشتم که بریم شهرستان تا اون کادوها رو بگیریم 😢.
چند سال اول زندگیشون با بی پولی شدید و مستاجری تو خونه های نه چندان خوب و شرایط سخت و صاحبخونه بد و.... سپری شده بود. میگفتن بعضی وقتا دیگه کارم به شکایت از خدا به خاطر وضع بد مالیم میرسید که البته خدا از یه جایی که فکرشو نمیکردیم برامون جفت و جور میکرد
بعدش تعریف کردن که چه اتفاقایی افتاد که زندگیشون تغییر کرد. البته حتی اوایل دوره مجریگشریشون هم در کنار مجری گری مجبور بودن تو راه مسافرکشی هم کنن🙃
این رو برای مادرایی ارسال کنید که میگن دوست داریم دامادی مثل نجم الدین داشته باشیم اما به پسری که کار رسمی یا پول نداره اجازه خواستگاری کردن هم نمیدن😏
کانال خاطرات سمی
#خواستگاری
@khastegarybazi
@Pavaraqi
ble.ir/join/NzBiYmQwYT