رجزهای قمربنی هاشم وقت قطع دستهایش:
وَاللّه ِ إن قَطَعتُمُ يَميني
إنّي اُحامي أبَداً عَن ديني
وعَن إمامٍ صادِقِ اليَقينِ
نَجلِ النَّبِيِّ الطّاهِرِ الأَمينِ
فَقاتَلَ حَتّى ضَعُفَ، فَكَمَنَ لَهُ الحَكيمُ بنُ الطُّفَيلِ الطّائِيُّ مِن وَراءِ نَخلَةٍ، فَضَرَبَهُ عَلى شِمالِهِ، فَقالَ
يا نَفسُ لا تَخشَي مِنَ الكُفّارِ
وأبشِري بِرَحمَةِ الجَبّارِ
مَعَ النَّبِيِّ السَّيِّدِ المُختارِ
قَد قَطَعوا بِبَغيِهِم يَساري
فَأَصلِهِم يا رَبِّ حَرَّ النّارِ
فَقَتَلَهُ المَلعونُ بِعَمودٍ مِن حَديدٍ. فَلَمّا رَآهُ الحُسَينُ عليه السلام مَصروعاً عَلى شَطِّ الفُراتِ، بَكى...
ترجمه: المناقب ، ابن شهرآشوب : عبّاس، سقا ، ماه بنى هاشم و پرچمدار حسين عليه السلام بود . او از ديگر برادرانش بزرگ تر بود و در طلب آب مى رفت كه بر او حمله بُردند . او هم به آنها حمله بُرد و چنين مى خواند
از مرگْ نمى هراسم ؛ زيرا مرگ ، ترقّى و صعودى است
كه مرا در پشت شمشيرها ، پنهان مى كند
جانم ، سپر جان پاكيزه مصطفى باد
من ، عبّاسم كه سقّا گشته ام
و به روز برخورد ، هراسى از شرّ ندارم
پس آنان را متفرّق كرد . زيد بن وَرقاى جُهَنى ، در پشت درخت خرمايى به كمين او نشست و حَكيم بن طُفَيل سِنبِسى نيز او را يارى داد و بر دست راست عبّاس عليه السلام ضربه اى زد [ و آن را قطع كرد ] . عبّاس عليه السلام ، شمشير را به دست چپ گرفت و به آنها حمله بُرد و چنين رَجَز مى خواند
به خدا سوگند ، اگر دست راستم را قطع كنيد
من ، هميشه از دينم حمايت مى كنم
و نيز از امام راستگو و استوارباورى
كه نواده پيامبرِ پاك و امين است
آن گاه ، جنگيد تا ناتوان شد . حَكيم بن طُفَيل طايى ، از پشت درخت خرما به او كمين زد و بر دست چپش ضربه اى زد [ و آن را قطع كرد ] . عبّاس عليه السلام نيز خواند
اى جان ! از كافران مترس
و به رحمت خداى جبران كننده ، بشارتت باد
همراه با پيامبر صلى الله عليه و آله ، سَرور برگزيده
با سركشى شان ، دست چپم را قطع كردند
پروردگارا ! آنان را به داغىِ آتش برسان
پس آن ملعون ، با عمود آهنين [ به او زد و ] عبّاس عليه السلام را به شهادت رساند . هنگامى كه حسين عليه السلام ، او را بر [ كناره ] رود فرات ، افتاده ديد ، گريست
پیام قرآن و عترت
https://eitaa.com/payam_quran_etrat
🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷