🔻استراتژی «اجتناب از افتادن در تلهی جنگ» خود میتواند به تلهای مبدّل شود که دشمن با دستان نامرئی در مسیر حریف خود کار میگذارد.
ما در تلهی موهوم «تلهیجنگ» گرفتار آمدهایم.
🔻دشمن اگر بتواند دستگاه محاسباتی حریف خود را به دقّت شناسایی و مورد ارزیابی قرار دهد، قادر خواهد بود که با حداقل جهد و هزینه، و از طریق دستکاری دستگاه شناختی طرف مقابل، دادههای معیّنی را برای جهت دادن به محاسبات ثانوی و مابعدی معارض خود، به طرق مختلف وارد سیستم تحلیلی و تصمیمگیری آن کند.
🔻 دشمن با ایجاد اخلال در سیستم ادراکی خصم خود، حساسیت او نسبت به درهمشکسته شدن و نقض خطوط قرمز حریف را به حداقل رسانده و از بین میبرد.
این انعطاف ضدّاستراتژیک در برابر دشمن، با «تلهی تنش»، «تلهی جنگ» و انواع ترسهای مرضی توجیه و با روکش «عقلانیت» و «احتیاط داهیانه» قابل هضم میشود.
از خطوط قرمزمان چه باقی مانده؟
🔻اگر به استراتژی دشمن حمله نکنید، دشمن در استراتژیتان نفوذ میکند.
🔻در بزنگاههای تاریخساز، تنها برخی ملّتها این اقبال را مییابند که نقشی در ساخته شدن تاریخ برعهده بگیرند.
آنها انتخاب میکنند که «بازیگر» باشند یا «بازیساز». در میدانی که دیگران چیدهاند نقش ایفا کنند، یا خود میدان را بچینند.
اما حالت سومی هم وجود دارد، و آن این که ملّتی نه خویشتن را درست بشناسد و نه به تواناییها و ظرفیتهای خود اِشراف و ایمان داشته باشد. چنین ملّتی نام خود را به عنوان «بازیخور» ثبت میکند و نفرین ابدی تاریخ را برای خود میخرد...
✍ پریسا نصرآبادی
در کانال
#اخبار_بیداری_جهانی با ما باشید.
🌎🌍 اخبار بیداری جهانی
@bidari_jahani313
💡جهان برای ظهور در حال بیدارشدن است