📍
ماجرای پیرمرد ارسبارانی و امام
▪️ازم قول گرفت، پیامش را به امام برسانم. می گفت: به امام بگو، من پیرمردی از ارسبارانم. از راه طولانی برای دیدن امام آمده ام. بعد گفت: این کیسه بادام را برای امام آورده ام. چنر نفر از مسئولین وقت ملاقات داشتند. امام گفته بود: فعلا خسته ام نمی توانم آقایان را ملاقات کنم. ماجرای پیرمرد را به امام گفتم، امام گفت: بگو بیاید.
✍
مهر و قهر، ص ۱۲۵
#مکتب_امام #عکس_نوشت
🍃[
#زمانه: پویشی برای همه مردم ایران ]✨
➖➖➖➖➖➖➖➖➖
🆔
@zamanehh