#تکمیلی ⭕️ قوه قضائیه است و دولت را درگیر نمیکند. و علاوه بر آن دولت، مسئول تشخیص مصالح عامه نیست. برای چنین کاری مجمع تشخیص مصلحت نظام قرار داده شده است. علاوه بر آن این قانون بارها بین مجلس و دولت وقت و شورای نگهبان و کارشناسان امر در تردد بوده و چکش کاری شده تا بی عیب و نقص باشد و دولت اگر آمادگی نداشته باشد و اگر غیر قابل اجرا بداند و اگر بر خلاف مصالح هم بداند، در نهایت موظف است قانون را اجرا کند و اجرا کند و اجرا کند. علاوه بر آن به مراجع گفته است، چون به ناهی از منکر توهین میشود، پس این قانون باید لغو شود و حتی به همین خاطر امر به معروف و نهی از منکر هم لازم نیست، چون این زنان مکشفه‌ی خیابانی، بی ادب و فحاش هستند. آخوند قالتاق یعنی آن آخوندی که برای امام حسین روضه میخواند و پاکتش را میگیرد، اما وقتی پای حرکت در راه امام حسین و نهی از منکر میرسد، اینقدر گشاد می‌اندیشد و میگوید چون زنان لخت در خیابان ممکن است به ما فحش بدهند ، امر به معروف و نهی از منکر و حجاب و قانون را تعطیل کنیم!؟ یعنی بخاطر اسلام حاضر نیست یک فحش بخورد، اما برای چلوکباب خوردن از باب ادای تکلیف شرعی آماده است. اتفاقا بخشی از این قانون برای تادیب و شکستن شاخ آن کسانی است که به ضابطان قانون و آمرین به معروف توهین میکنند. این آخوند حقوقدان افساد طلب که سابقه‌ی فتنه گری در کودتای ۸۸ و فتنه ی زن زندگی آزادی را در کارنامه ی خود دارد، در ادامه‌ی نامه به مراجع تقلید گفته است: نکته مهمی که کاملا مرتبط با رسالت مرجعیت است اینکه به نظر این جانب با توجه به آشنایی با مفهوم و معنای قانون و‌‌ تجربه نسبتا طولانی وانس با دانش حقوق، مواد زیادی از این قانون نه تنها غیرقابل اجرا‌ که از نظر ثمربخشی در امر مقدس عفاف و حجاب درست، نتیجه عکس خواهد داد و حتی موجب تنفر نسل جوان از آموزه های دینی و ترک ناخواسته وطن اسلامی توسط برخی از هموطنان عزیز میشود اولا چیزهایی که در این بند نامه بهم بافته است، نه ربطی به رسالت مرجعیت دارد و نه دانش حقوق. ثانیا قانونی که طبق تجربه جنابعالی در عمل اجرا نخواهد شد، چرا اینقدر نگرانتان کرده است؟ بگذارید اینهم ابلاغ شود و بپیوندد به صدها قانون دیگر که در بایگانی ها دارد خاک میخورد. ثالثا میگوید اجرای این قانون باعث تنفر نسل جوان از دین میشود. آن بانوی جوانی که با حجاب است، به احتمال زیاد خوشحال میشود که بقیه ی جامعه هم با او همرنگ و هم داستان میشوند و آن خانمی که بی حجاب است، الزام او به رعایت حجاب، خیلی تاثیری در میزان علاقه اش به دین نخواهد داشت. چون او از پیش عمده ی تعالیم دین مبنی بر عفاف و حیا و حجاب را بوسیده و کنار گذاشته است که امام صادق فرموده‌اند، لادین‌لمن‌لاحیاء‌له. بجای اینکه جلوی او را بگیریم تا بقیه ی جامعه را به تباهی نکشد، آزاد بگذاریمش که نکند خدای ناکرده از دین زده شود؟! این کار، حکایت همان کسی نیست که از ترس مرگ، دست به خودکشی زد؟ در ادامه‌ی افاضات حکیمانه اش، در بند چهارم نامه اینطور سعی میکند سر مراجع را شیره بمالد: مکررا از سوی مقامات عالی ‌کشور در ملاقات با مسئولان کشوری تذکر داده شده است که موضوع حجاب باید‌ از ‌طریق فرهنگی پیگیری شود، نه با چوب و فلک؛ ولی تصویب این قانون، خلاف منویات و تذکرات مرجعیت است. اول اینکه این وعده ی کار فرهنگی هم شده است بهترین راه برای ماستمالی کردن و فرار از بار مسئولیت. باید از همین آقا داماد پرسید، خود حضرتتان بطور مثال از زمان فتنه مهسا به اینطرف به عنوان یک آیت الله، چه کار فرهنگی برای حجاب کرده اید؟ گزارش بدهید. دوم اینکه همان گشت ارشاد هم که زیرآبش را زدید، چوب و فلک نداشت، چه برسد به این قانون که دست پلیس را برای برخورد میدانی خیلی بیشتر از پیش بسته  است. سوم اینکه دوستان و همفکران شما همان کار فرهنگی را هم مسخره میکنند. در همین روزهای گذشته، یک بنده خدایی طرحی داد برای ایجاد کلینیک هایی برای کمک به باحجاب شدن زنان بی حجاب. دوستان شما حسابی به آن تاختند و خندیدند و مسخره کردند و چرت و پرت گفتند. مشکل اینها با اصل دین و مظاهر و شعائر آن است، چه چادر مشکی همسرتان باشد، چه عمامه ی سیاه شما و در فتنه مهسا کومله دیدید که چقدر عمامه از سر امثالتان پراندند. و در پایان نامه دست به دامان مراجع شده و التماس میکند که جلوی این قانون را بگیرند تا مملکت نجات پیدا کند. امام خمینی که این روزها جایش خیلی خالی است فرمود: در روایات هست که آخوند فاسد و ملای فاسد در جهنم از بوی تعفنش اهل‏‎ ‎‏جهنم در عذاب هستند. در این دنیا هم از بوی تعفن بعض از آخوندهای فاسد دنیا در‏‎ ‎‏عذاب است. ما طرفداری از عمامه نمی کنیم. ما طرفداری از اسلام می کنیم. این اسلام‏‎ ‎‏پیش شما باشد معظم هستید. پیش هر کس باشد معظم است.