#جرعه_نوشان
🕊️
چلّهای مبارک
🍃 ورود به حوزه علیبنموسیالرضا علیهالسلام یکی از کرامات خاص حضرت به من است. خواستگاران زیادی داشتم؛ اما ازدواجم میسر نمیشد. هر هفته از خواستگارانی پذیرایی میکردم که با هم تفاهمی نداشتیم روزها بر من سخت میگذشت.
🍃 در همان ایام خواهرم به زیارت امام رضا علیهالسلام مشرف شده بود و در مقابل ضریح مطهر، برای من دعا میکردند که خانمی دعایی را به ایشان میدهند و میگویند: «اگر خواهرت چهل روز این دعا را بخواند، حاجتش برآورده میشود.» وقتی خواهرم دعا را به من دادند، ابتدا سندش را بررسی کردم و چون در کتاب «مکیال المکارم» آمده بود، چلهاش را شروع کردم؛ ولی روز چهلم، فراموش کردم آن را بخوانم.
🍃 دوباره چله گرفتم. روز چهلم مصادف شده بود با نیمه شعبان. در این چهل روز، خانواده همسرم به خواستگاری من آمده بودند و صحبتها و قرارها گذاشته شد بود و تاریخ عقد را هم برای روز ولادت حضرت ابا الفضل العباس علیهالسلام تعیین کردیم. مهمانها دعوت شدند و از دفتر نمایندگی مرجع تقلیدمان برای جاری کردن عقد، وقت گرفتیم؛ اما پس از چند روز تماس گرفتند و تاریخ عقد را به دلیل قمر در عقرب بودن عوض کردند.
🍃 با این تغییرات، روز عقد مصادف شد با نیمه شعبان؛ یعنی آخرین روز چلهای من، جالب این جاست که به لطف امام رضا علیهالسلام من نه تنها برای تهیه جهیزیه و مقدمات مراسم عروسی در کلاسها غیبت نکردم بلکه از ساعات حضور در حوزه نیز چیزی کم نشد؛ چون از استادم آموخته بودم، اگر قرار است وقتمان برکت پیدا کند، باید وظایفمان را به نحو احسن انجام دهیم،
🍃 استاد میفرمایند: زمان در دستان مبارک امام زمان عجلاللهتعالیفرجه است اگر به حضرت متوسل شویم زمان ما را مدیریت میکنند و آن را بسط میدهند و برکت هر ساعت آن را، معادل چندین ساعت قرار میدهند. به همین دلیل، کارها به شکل باور نکردنی و به سهولت و در اسرع وقت به پیش میرفت تا جایی که مادرم میفرمودند: «کارهای تو را یک نفر دیگر انجام میدهد.»
🍃 من همه زندگیام را مرهون توجهات و عنایات خاص حضرت میدانم؛ بهخصوص با شروع طلبگی، الطاف حضرت را بیش از پیش حس میکنم و از خداوند میخواهم که تا آخر عمر با عافیت بر سر خوان گسترده امام رئوف زانوی تلمذ و بندگی بزنم.
📚
#تألیفات_استادبروجردی
📚 بخشی از کتاب «جرعه نوشان» ـ جلد اول
#کانال_جهادی_پیوند_مهدوی
https://eitaa.com/peivandemahdavi