فرمانده لشکر داشت ظرف میشست😳
‼️صدای شُرشُر آب ساعت ۲ نیمهشب میاومد و چند نفری که بیدار بودن، رفتن ببینن کی پای تانکر نشسته، اون وسط کسی فکر نمیکرد خودِ فرمانده وسط ظرفهای رزمندهها نشسته باشه و مشغول شستن باشه!
#شهیدمحمدابراهیمهمت
#یادشهداباصلوات
🔻عشق یعنی یه پلاک 🔻
🆔
@pelak_shohadaa