🔸قبل از انقلاب بود که باید برای ادامه خدمت، میرفت منزل جناب سرهنگ. همان اول، وضع زننده همسر او را که دید فرار کرد و برگشت پادگان. ۱۸ توالت بود که هر نوبت ۴ نفر باید تمیزشان میکردند. عبدالحسین برای تنبیه، باید جور همه را میکشید.
📆 یک هفته بعد، سرهنگ رو کرد به او و گفت: دوست داری برگردی همانجا، مگر نه؟ تاثیری روی او نداشت! گفت: «اگر تا آخر خدمت مجبور باشم همه کثافتهای توالت را در بشکه خالی کرده و به بیابان بریزم، باز هم آنجا پا نمیگذارم!» ۲۰ روز دیگر به همان کار ادامه داد. مسئولان پادگان، خودشان خسته شدند و رهایش کردند.
#شهید_عبدالحسین_برونسی🕊
📚کتاب بوستان حجاب
🔻عشق یعنی یه پلاک 🔻
🆔
@pelak_shohadaa