همانجایی که رو به روی گنبدت به ادای احترام دست روی سینه گذاشتیم و سلام دادیم؛
دردها و خستگیهایمان را به آغوش گرفتی
و دست نوازش به روی قلبهایمان
کشیدی بلکه آرام یابیم.
اگر کیلومترها از خراسان دور باشیم مهم
نیست، میان ما و شما تنها به اندازه
یک سلام فاصله است...
وقتی خیره به پنجره فولادت
در گوشه از صحن اشک میریختیم نیازی
به سخن گفتن نبود.
شما حاجتها و دردهایمان را از
چشمهایمان میفهمیدی.
یادم نمی آید از در این خانه کسی
با دست هایی خالی بازگشته باشد!
زیرا شنیدهام هر چه که میدهی
از جانب خداست و مشهدت
منبع رحمت خدا . . .
- میلاد نور خجسته باد🌿.