عرفان از جوونای مشتی و
باصفای بافق که تو ایامِ
جنگِ ۱۲روزه آسمونی شده بود.
گفتن:
وسط موشک و انفجار
دیدم آرومه!!!
گفتم:
چیکار میکنی؟!
گفت:
دارم ذکر میگم،
دارم صلوات میفرستم!!!
یهو انفجار اتفاق افتاد
دیدم عرفان افتاد و
تو دستش تسبیح بود،
تسبیحی که باهاش
ذکر میگفت و صلوات میفرستاد...
|شهیدعرفانطالبی|
📍
بافق_امامزادهعبدالله
@pelehpeleh_ta_shahadat