کم کم زدستش صبر رفت با دو زانو کنار قبر رفـت زانویش لرزید اما پافشرد💔 دست‌هارا جانب تابوت برد.. کرد چشمۍجانب تابوت باز گشت با جانان خود گرم نیاز🖐🏼🚶🏻‍♂