شب خواستگاری خواهرم 😕
پدرم با اسید سوخت 😱😔
تو حیاط داد میزد سوختم سوختم 😔😔
هممون شوکه شده بودیم 😱
همسایه ها رسوندنش بیمارستان ولی طاقت نیاورد🤕🤦♀️
تو بیمارستان متوجه شدیم مادرم باعث این اتفاق شده😳
مادرم اون روز...😱😱
ادامه داستان اقدس🥀👇
https://eitaa.com/joinchat/1364656341C892be99676
داستان واقعی از دهه ۶۰