♦️فرمایش امام سجاد ع با مردی که ناله میکرد و می‌گفت: «من غریبم» امام سجاد ع در مدینه از مسیری عبور می‌کردند که مردی را دیدند که صدا میزند: ▪️ اَیّهَا النّاس اَنا الغریبُ فَارْحَمُونی ▪️ای مردم! من غریبم؛ به من رحم کنید! امام سجاد ع او را صدا زد و فرمود: تو غریبی؟ گفت: بله. حضرت فرمود: ▪️ اذا عَطشْتَ فهَل تَسقِی الماء؟ ▪️اگر تشنه شوی به تو آب می دهند؟ گفت: بله. ▫️حضرت فرمود: ▪️ اِذا فاجٰاکَ الموتُ هَل تُدفَن بلا کفنٍ؟ ▪️اگر در اینجا ناگهان بمیری، این مردم تو را کفن می‌کنند؟ گفت: الله اکبر؛ چرا نکنند؟! من بین مسلمانان هستم. ▫️ گریه راه گلوی امام سجاد ع را بست و فرمود: ▪️ اِذاً لَستَ بِغَریبٍ؛ الغَریبُ هُوَ الحَسین علیه‌السلام ثَمّ وَجَّهَ نَحوَ الکربلا و قال: ▪️پس تو غریب نیستی؛ همانا غریب، حسین «ع» است، 🔹پس حضرت توجه کردند به سمت کربلا و فرمود: یا اَسَفاه علیکَ یابنَ رسول الله! تَبقَی ثلاثةِ اَیّامٍ عاریاً علی رَمضاءِ کربلاء ▪️هزار افسوس بر تو باید خورد ▫️ای پسر رسول خدا؛ که سه شبانه روز عریان بر روی ریگ و رمل بیابان کربلا افتادی بودی. 🔹سيرة الأئمة الاثني عشر ع، ج۳، ص۱۱۵ @akh_moq_is