سید مهدیان: 📜خاطره ای باورنکردنی اما واقعی استاد حجت الاسلام شجاعی(از سخنرانان مشاهیر کشور)، نقل می‌کردن که ما در گردان تخریب چی فعالیت می‌کردیم. فرمانده گردان ما شخص درس نخوانده ای بودن که به ما می‌گفتن بیاید به من قرآن یاد بدید📔 اقای شجاعی تعریف می‌کنن که روزی از روز ها که رفته بودم برای خنثی کردن مین ناگهان از برق چراغ روی سر نیزه ام متوجه شدم ۲تا عراقی با چراغ قوه جلوم وایستادن؛ خیلی مضطرب و شکّه شدم ناگهان دیدم یک پس‌گردنی خوردم نگاه کردم دیدم پشت سرم فرمانده گردان مون هست با تشر بهم گفت کارت رو بکن؛ عراقی ها اصلا ما رو نمی‌‌بینن 😳 اونها چراغ قوه رو روی مین انداختن برای گشت و بازرسی و اصلا تو را نمی‌بینن🔦 آقای شجاعی می‌فرمودن بارها این فرمانده به آسایشگاه های عراقی تنهایی می‌رفت و بدون اینکه کسی متوجه حضورش بشه کلی از نقشه های دشمن رو شناسایی می‌کرد و به رزمنده ها اطلاع می‌دادن💡 آقای شجاعی می‌گفتن این فرمانده اصلا مثل ما باسواد نبود ولی به همچین مقاماتی رسیده بود🥀 .بسم الله الرحمن الرحیم. اللهم عجل لولیک فرج🌺✨✨✨✨ ┏━🍃🌻🍂━┓ @t_sardar ┗━🍂🌻🍃━┛ کانال تنهاترین سردار منجی موعود علیه السلام 🌺🕊