•••••====✨🦋💙🦋✨====••••• ساعت ده شب ساعت درد دل های مخاطب های پیک خانواده پسرم تازه به سربازی رفته بود یک روز گفت یه دخترو دیده و خوشش اومده باید بریم خاستگاریش. رفتم تحقیق کردم اصلا چیزای خوبی ازش تعریف نمیکردند. تا اینکه دیگه با اصرارو تهدیدای پسرم مجبور شدیمو رفتیم. خونواده شون خیلی شلوغ بود و معلوم نبود کی به کیه. که فهمیدم دختره یتیمه و از بچگی پدر مادرش فوت شدند و چند ین ساله با این خونواده که از اقوام دور پدریش هستند زندگی میکنه. دیدم تربیت درستی نشده اون دختره،با خودم گفتم این پس فردا چطوری میخواد نوه های منو تربیت کنه؟ دلم براش سوخت ولی شنیده بودم از سر دلسوزی به کسی لطفی نکنید. همونجا تو دلم گفتم خدایا این دختر پدرو مادر نداره برای رضای تو و شادی روح پدرو مادرش کاری به گذشته ش ندارم،کمکش کن بتونه زندگیشو بسازه. کمک منم کن براش مادری کنم. طی یکماه عروسیشونم سر گرفت. تا پسرم سربازی شو تموم کنه تو خونه ی خودم با خودمون زندگی کرد. دختر زرنگی بود مطلب رو زود میگرفت. هر چی میگفتم بجز چشم چیز دیگه ای ازش نمیشنیدم.خدا شاهده از دختر خودم مودب تر و با شخصیت تر شده الان که پنج ساله عروسمه با پسرم خیلی خوشبختند از برکت وجود اون پسرمم عاقلتر شده و دوتا نوه برام اورده هم خود عروسم و هم بچه هاش سوگلی خونمون شدند کاری که برای خدا باشه محاله نتیجه ش خوب نباشه منتظر نظراتتون هستـم👇 @Stare_63 ایـنــم لینــک کانالــمون بــرای ارســال بــه دوستـــاتــون 👇 🏡پیک خانواده🏡 @piek_khanewadah