،🖍️روایت بوم
،🖍️کلان روایت:زن با شرف و با استعداد ایرانی،پیشرفتهاو موفقیتهای زیادی رقم زده و این امر غرب را عصبانی کرده و به واکنش وادار کرده.
،🖍️سوژه:بانوی ایرانی قهرمانی که بهترین همسر و بهترین مادراست،🫡🌹🌹
،.
🌟🌟🌟🌟
همهمه ای به پا شده بود ونرگس دلیلش را نمیدانست.همان هنگام مربی اش ب سمتش آمد و گفت:که داورها با حجاب تو مشکل دارند و اجازه مسابقه دادن را به تو نمی دهند.نرگس لحظه ای به یاد پرچم کشورش افتاد وبا اقتدار به سمت داوران رفت و با آنها مشغول صحبت شد. ک داوران سکوت کردندوبا عصبانیت موافقت خود را اعلام کردند.نرگس پشت خط مسابقه بود فکرش پرکشید به سمت دخترکش و همسرش احمد که با اینکه یک پایش را در تصادف سال گذشته از دست داده بود همیشه به او قوت قلب میداد.در همین هنگام صدای سوت شروع مسابقه رشته افکارش را پاره کرد.....فردای آن روز هنگامی که چمدانش را تحویل میگرفت احساس کرد چیزی بر روی دوش او انداخته شد نگاهی انداخت و دید پرچم کشورمان ایران است.سرش را که برگرداند همسرش را دید که به او میگوید خوش آمدی قهرمان من،💐💐
🙏🙏🙏🙏🙏🙏