مطلب طاعت و پیمان و صلاح از من مست
که به پیمانه کشی شهره شدم روز «الست»
من همان دم که وضو ساختم از چشمه عشق
چارتکبیر زدم یک سره بر هر چه که هست
می بده تا دهمت آگهی از سر قضا
که به روی که شدم عاشق و از بوی که مست
«حافظ»
دل هنوز از هیبت روز «الست»
میتپد هر لحظه از جا میرود
چون بلی گفتیم در روز نخست
بر سر ما این بلاها میرود
یکنظر آن لعل میگون دیدهام
خون هنوز از دیده ما میرود
«فیض کاشانی»
ما خرابات عشق مست «الست» آمدیم
نام «بلی» چون بریم چون همه مست آمدیم
پیش ز ما جان ما خورد شراب «الست»
ما همه زان یک شراب مست «الست» آمدیم
«عطار»
🕋 پله پله تا خدا با قرآن 🤲
https://eitaa.com/joinchat/477954705C33073b2825