همیشه حسینی زندگی کنید و حسینی بمانید
رهبر معظم انقلاب در روز اربعین حسینی در دیدار با دانشجویان در پایان سخنان خود سفارش فرمودند: "همیشه حسینی زندگی کنید و حسینی بمانید" مطلبی که شاید در ظاهر یک جمله و دعایی ساده باشد اما در باطن دنیایی از معرفت ، ایمان و عاقبت بخیری را همراه خود دارد.
این جمله ناب از فرمایشات حکیمانه مقام معظم رهبری (مدظله العالی) در روز اربعین حسینی (ع)، بهانه ای زیبا بود تا یادداشتی با همین مضمون تقدیمِ مخاطبان کانال روابط عمومی پلیس گردد.
در ابتدا خداوند را شاکریم که با عنایت بی حدش و به برکت رهبری داهیانه امام خامنه ای (مدظلله العالی) و خون های پاک شهدای والا مقام عرصه نظم و امنیت ، امروز انتظامی کشور با الگوگیری از مکتب سرخ عاشورایی، زیباترین حماسههای ایثار و شهادت را آفریده و امروزه به عنوان الگوهای حسینی زیستن و حسینی ماندن در چشمان ملت قهرمان ایران اسلامی و همه آزادی خواهان جهان های شناخته شده است.
حسینی بودن یعنی وقتی که در راه حق هستیم ما را از مرگ باکی نیست ، یعنی آن مرگ از عسل هم برایمان شیرین تر است یعنی ثابت قدم بودن و تا آخرین قطره خون پای دین خدا ماندن و فدا شدن برای امر به خوبی ها و نهی از بدی ها.
حسینی بودن یعنی گذشتن از هرچه دوست می داری برای رضای خداوند متعال ، یعنی قربانی کردن منیت هایت و خودخواهی ها.
حسینی بودن یعنی خیر همه را خواستن برای همه آرزوی خوب داشتن ، تا پای جان برای هدایت انسان ها به سوی روشنی و سعادت تلاش کردن.
حسینی بودن یعنی تا با خدایی، بر حقی و تا بر حقی، پیروزی هماره از آن توست، چه بکشی چه کشته شوی؛ چه شکست دهی چه ظاهرا شکست بخوری؛ چه کم تعداد باشی چه بیشمار؛ چه تنها باشی چه بسیار؛ چه دست و پایت بسته باشد و در بند تحریم و فشار قرار گرفته باشی، چه در رهایی و آزادی و آزادگی، لحظه ها را سپری کنی؛
حسینی بودن یعنی عزتمندانه زیستن ، تن به ذلت ندادن زیر بار ظلم نرفتن ، یعنی نیت خالصانه و عمل صادقانه داشتن.
حسینی بودن یعنی کُلُّ یَومٍ عاشورا و کُلُّ أرضٍ کَربَلا یعنی وسعتی به اندازه هر زمین و زمانی و تو هم آزموده خواهی شد.
حسینی بودن یعنی انتظار را در عمل معنا کردن ، آماده بودن برای یاری امام زمان خود، بیدار و هوشیار بودن
حسینی بودن یعنی تاجر و کارگر، رئیس و مرئوس، مربی و متربی، عالم و متعلم، رهبر و رهرو، پیر و جوان، زن و مرد، کهنسال و کودک شیرخوار، با هر سن و وضعیتی هستی، در هر میزان از توان و امکان قرار داری، به هر منصب و کاری که مشغولی، سرباز جان بر کف ولایت و مطیع و فرمانبر طریقت کسب معرفت و سلوک عبودیت و وصول حقیقت باش و پرچم انسانیت و اخلاق را بالا نگه دار.
حسینی بودن یعنی نبوی بودن و ربوی نبودن؛ حسینی بودن یعنی کوفی بودن برای ظهور کافی نیست؛ خط کوفی در کربلای «مُعَلّا»، «نسخ» شده است! حسینی بودن یعنی با حسین ماندن در عمل و تا آخر ، نه فقط در کلام ، که اگر به کلام باشد کوفيان نيز سخنوران خوبی بودن اما در عمل چه کردند،
حسینی بودن یعنی همانند رقیه خاتون دختر سه ساله امام حسین که در کربلا ندا سر داد: "ما را بزنید اما به حجابمان کاری نداشته باشید"، یعنی پای بند به مبانی دین و حق باشی هرچقدر هم که منکر فراگیر شود.
حسینی بودن؛ یعنی هرچه از دوست رسد نیکوست؛ همه چیز معشوق و راه و رسم عاشقی ناب در دیده عاشق صادق، زیباست؛ رفتن به قربانگاه، جان کندن میان قتلگاه، تبدیل شدن به تلی از تیرهای بلا، ذبح از قفا، تاختن اسبهای نعل تازه زده شده بر بدنهای بی کفن کشته ها، رفتن به روی نیزه ها، به آتش کشیدن خیمه ها، اسیری و گردانده شدن میان خرابه ها، وعده شدن برای غذای بچه ها و رأس بریده میان تشت طلا و... جز «ما رأیت إلا جمیلا» نیست.
حسینی بودن یعنی اگر دچار اختلاف شدی به جای اینکه خودتان اظهار نظر بکنید، بگویید که پیغمبرمان چه فرموده است؟ هرچه پیامبر(ص) و اهل بیت ایشان به عنوان ائمۀ ما گفته اند همان هم مورد نظر ما است.
حسینی بودن یعنی اینکه بدانی عاشورا تنها یک مصیبت نیست؛ چراکه هیچ مصیبتی زیبا نیست مگر آنکه هدفی متعالی و انسانساز را در بطن خود داشته باشد؛ از همین روست که شهادت امام حسین(ع) و یارانش در نگاه حضرت زینب(س) زیبا جلوه میکند، چون این مجاهدتها و فداکاریها برای غبارروبی از حقیقت محمدی، اصلاح جامعه اسلامی و احیای کرامتهای انسانی بوده است. حال آنکه در پشت چهره مصیبت هیچ حقیقت زیبا و قابل ستایشی نهفته نیست.
و در نهایت حسینی بودن یعنی در کشتی نجات حسین حضور داشتن حسین را شناختن و با معرفت او را دوست داشتن، معرفتی که حاصل تفکر و اندیشه است.
اما برای حسینی زندکی کردن و حسینی ماندن باید در زندگی خود برنامه ای تدوین و تمرین کنیم به نظر میرسد در مسیر نیل به این هدف، دو عامل بیش از هر چیز دیگری باید همواره مدّ نظر باشد.