.
بدعت گذاری در دین
یک دسته از ارواح بودند که همهی وجود آنان را آتش بالقوه بود؛
یعنی آمادهی یک جرقه برای اشتعال بود.
ایشان افرادی بودند که به خیال باطل خود قصد داشتهاند مردم را به دینداری تشویق کنند و در این راه از ابزار بدعتگذاری در دین و دروغ بستن به ادیان و بهویژه دین یهود متوسل شده بودند.
اینها به طمع صواب برای آخرت خود، دست به تحریف دین و واردکردن مطالب دروغی کرده بودند که در دین وجود نداشته است و حالا عقوبت آنان، انبوهی از آتش بالقوه بود که تمام وجودشان را در بر گرفته بود.
شناخت بدترین انسانها
دشمنترین انسانها نزد خداوند دو نفرند:
مردی که خدا او را به حال خود گذاشته و از راه راست دور افتاده است و دل او شیفتهی بدعت است و مردم را گمراه کرده و به فتنهانگیزی میکشاند.
و (دوم) مردی که مجهولاتی بههم بافته و در میان انسانهای نادان است، جایگاهی پیدا کرده است؛
در تاریکیهای فتنه فرو رفته و از مشاهدهی صلح و صفا کور است.
ترجمه قسمتی از خطبه 17، ص41
گروهی از ارواح بودند که بهرغم اینکه می توانستند در دنیا از مظلومین و ستمدیدگان دفاع کنند، اما بیاعتنا از کنار آن گذشته بودند.
از جملهی این موارد، فردی بود که از یک زلزلهی مخرب جان سالم به در برده بود و در مسیر فرار خود از حوادث بعد از زلزله، دیده بود که یک زن زیر آوار مانده و درخواست کمک میکند!
اما این فرد از ترس پسلرزههای احتمالی، توجهی به استمداد زن نکرده و از محل دور شده بود و حالا گرفتار پاسخگویی به این عمل ناپسند خودش بود که میتوانست آن زن را نجات دهد اما باعث مرگ او شده بود.
یاری نکردن ستمدیده
شیخ طوسی از حضرت صادق(ع) روایت میکند مردی پیر از عابدهای بنیاسرائیل مشغول نماز بود که دید دو طفل خروسی را گرفتهاند و پرش را میکَنند و آن خروس ناله و فریاد میکند و آن عابد همینطور مشغول نماز بود و آن حیوان را نجات نداد و از آن کار بچهها جلوگیری نکرد.
پس خداوند به زمین وحی فرمود آن عابد را (در خود) فرو برد.
گناهان کبیره، ج2، ص68
#نشرکوثر_سعادت
@nashrekowsaresaa