📌متن شبهه👇 حسین ترسید و گفت بخاطر نامه های کوفیان آمده بودم،حالا که مرا نمیخواهند ،اجازه دهید به مدینه برمیگردم،سپس  سه_درخواست معروفش را عنوان کرد(سه درخواستی که روحانیون شیعه همیشه مخفی کرده اند!) حسین ملتمسانه گفت: ۱-یا بگذار به جایی که از آنجا آمدم(مکه یا مدینه) بازگردم. ۲- یا بروم با ایران(در طبرستان+ و روم قسطنطنیه) بجنگم. ۳- یا بیایم و در دمشق با یزید بیعت کنم! این سه درخواست معنی اش پشیمانی و ترس و التماس نیست؟! عمرسعد پیک فرستاد که حسین درخواست صلح کرده،عبیدالله ابن زیاد هم راضی شد که درخواست حسین را بپذیرد،ولی  شمر ابن ذالجوش گفت،حسین جز به خلافت راضی نباشد و دیر یا زود کوفه را خواهد شورانید. ابن زیاد قانع شد و گفت قتال کنید. سه درخواست حسین رد شد،  چاره ای جز جنگ نداشت،وگرنه میخواست مثل برادرش حسن تسلیم شود(البته سجاد به بهانه بیماری تسلیم شد،با یزید بیعت کرد و زنده ماند!) حسین ولی شب قبل از عاشورا درمانده به خیمه رفت و تا نوره(واجبی) بکشد! برای اینکه کمی از درماندگی قضیه بکاهد با فحاشی گفت: این  زنازاده پسر زنازاده(ابن زیاد)مرا بین جنگ و صلح مخیر کرده! جنگ آغاز شد،ابتدا برده هایش درصفوف جلو کشته شدند،سپس زهیر ابن قین و حبیب ابن مظاهر یمین و یسار سپاه،... و در نهایت خودش کشته شد. نکته:همه ی قاتلان حسین و یارانش،از شمر نمازخوان گرفته تا حرمله و ابن سعد مسلمان شیعه و اقوام درجه ۱ بودند. محمد حنفیه برادر امام حسین و عبدالله شوهر زینب به کربلا نرفتند و زینب پس از واقعه توسط یزید تکریم و متنعم شد و به مدینه بازگشت و همانجا درگذشت(درحالیکه یزید میتوانست زنان و دختران کشته شدگان کربلا را به حکم اسلام به غنیمت بگیرد! قبور منتسب به زینب در قاهره و دمشق،جعلی هستند) حسین و حسن هرگز منسبی نداشتند و فقط از طریق جنگ و غنیمتی که از امثال ایرانیان اشغال شده ی مظلوم میگرفتند مال  کسب می‌کردند و دهها زن و کنیز ب زور میگرفتند و عوض میکردند.(خراج دارابگرد فارس برای حسن و..). سکینه دختر حسین با مصعب ابن زبیر که قاتل مختار و دشمن پدرش بود،ازدواج کرد! حسین پنجاه و هشت ساله اصلاً دختری سه ساله بنام  رقیه نداشت و این افسانه هفت قرن پس از عاشورا برای تراژیک کردن ماجرا اختراع شد.(رجوع به حماسه حسینی اثر شهید مطهری) ضمناً عبدالله ابن زبیر هم با یزید بیعت نکرد و با شعار زنده کردن اسلام علیه او قیام کرد و بطرز فجیعی آنهم داخل کعبه بقتل رسید،آیا برای او هم باید عزاداری کرد؟! این خلاصه ای بود از وقایع رخداده،بدون اغراق افسانه سازی مخفی_کاری و   فریبکاری دکاندار دین! منابع: نهج البلاغه ،خطبه 146 بلاذری‌، فتوح البلدان‌، ص‌330. حماسه حسینی، شهید مطهری، ج ۲ ،بخش تحریف لفظی،ص ۱۷۰ شیخ حر عاملی، وسائل الشیعه، تصحیح و تحقیق میرزا عبد الرحیم ربانی، ج ۱۲، باب ۵۱ از ابواب ما یکتسب به، ص ۱۵۷ محمد باقر مجلسی، بحار الانوار، ج ۴۴، ص ۴۱ و ج ۷۲، ص ۳۸۲٫ مطهری،مجموعه آثار، ج 17، ص 586. یادداشت ها،ج ۲ ص ۸۰ تاریخ طبری‌، ج‌3، ص‌323. و ج5, ص 2116 منتهی الآمال، شیخ عباس قمی،مقصد سوم،فصل اول ص ۳۹۵ زرینکوب،تاریخ ایران بعد از اسلام،ص ۳۵۰و۳۵۱ محمد دشتی، فرهنگ سخنان امام حسین علیه السلام ، ص 297.  داستان کربلا،امیرحسین خنجی تاریخ طبرستان ،بهاء‌الدین محمد بن حسن ابن اسفندیار صفحه  ۱۵۴ – ۱۵۵ زندگانی امام حسين ، زين العابدين رهنما ،جلد اول ،فصل بيست و نهم ، صفحه ۱۸۳  الفتوح:،ابن اعثم کوفی، 5/164و 165 ترجمهٔ فارسی تاریخ طبری، جلد پنجم، ص 1825 الجرح و التعدیل، ابوحاتم رازی، ج ۶، ص ۲۰۵. الارشاد، شیخ مفید :2/89 تاريخ طبرى 6/189 (، )مقاتل الطالبیین (ابوالفرج اصفھانى ص 100. تاريخ طبرى 6/193 (از ) مقتل الحسین ابومِخْنَف كامل بھائى (، عماد الدين طبرى 275/2، چاپ مرتضوى. مروج الذھب (مسعودى 3/59، )مقاتل الطالبیین (ص .106 ) شمس الدین ذهبی‌، العبر فی خبر من عبر، ج‌4، ص‌73 ؛ الغدیر،ج‌5، ص‌245.  Vaglieri, “al–Ḥusayn b. 'Alī b. Abī Ṭālib”, EoI. ↑ بهرامیان، «حسین (ع)، امام»، دائرةالمعارف بزرگ اسلامی،۶۷۶ 📌 پاسخ به شبهه👇 ⭕پیشنهادات مذکور در روایتی نامعتبر ذکر شد که صرفا ادعای عمر است و به خاطر جلوگیری از اصطکاک بیشتر بین امام و عبید الله این را طی نامه به عبید الله گفته هر چند که به مقصود خود نرسید . ⭕اما منابع به تصریح گفته اند امام حسین برابر برگشتن کوفیان از دعوتشان گفت اگر حضور مرا خوش ندارید از راهی که امده ام بازمیگردم(این به معنی رها کردن قیام نیست) ولی به ایشان اجازه ی بازگشت ندادند! https://khabaronline.ir/x8Sym ⭕امام سجاد نیز هرگز بیعت نکرد چه در زمان بیماری و چه درحین سلامتی بعد ان! https://zaya.io/9mdbx ⭕گوینده حتی لفظ را به غلط فحش معنا میکند و روایت را وارونه جلوه میدهد!(تا چهره امام را فرد فرصت طلب ترسو جلوه دهد) https://zaya.io