✅آخر شب بود.
لب حوض داشت وضو میگرفت.
باورم نمیشد!
با تعجب گفتم:
پسرم تو که اهل نماز اول وقت بودی؛ چرا الآن؟! البته خدا کریم است و بخشنده.
یک بار اشکالی نداره.
■ حتماً کار مهمی داشتی؛ نه؟! محمدرضا خندید و مسح سر و پایش را کشید و
گفت: الهی قربون تو ننهام برم که اینقدر به فکر منی.
خیلی مخلصیم ننه جون.
ادامه داد:
نمازم رو مسجد خوندم. میخوام با وضو بخوابم مادر.
شنیدم کسی که قبل خواب وضو بگیره، انگار تا صبح عبادت کرده!
🌹شهید محمد رضا میرانداز
┄═🌼💠🌷💠🦋💠🌸💠🌼═┄
برای عضویت و دسترسی به صوت تمام ادعیه و مناجات ها در«ایتا»از این👇لینک وارد شوید
🌍
https://eitaa.com/joinchat/4293591059Cbf2d1beda7