🌸🌸تقدیم به مهربانی بی مرز سپید پوشان سرزمینم این روزهای شب زده را سر سپرده ای در این نبرد تن به تن اما «تو» برده ای در پشت شیشه های مه آلود روزها با چشم هات نبض نفس را شمرده ای آغوش را به دست و دلت وعده داده ای با جسم خسته ای که به خانه نبرده ای دلتنگ مادری تو و دلتنگ بوسه اش این بغض کهنه را به گلویت فشرده ای باید بایستی و به رویت نیاوری هر بار میبرند به دوش تو مرده ای بیدار مانده ای تو و بیدار مانده ای با غصه های شهر تو افسوس خورده ای تاریخ مینویسد ازین انعکاس صبر حالا که صبر را تو به میراث برده ای 💫شاعر: سعاده سادات حوائجی @qommefdaa