برای پدر
#سیّدم
سلام بابا
روزهای ماه ذیحجه از راه رسیدند و دارند به روز
#عید_اَکمل نزدیک میشوند. روز عید بزرگ مسلمانان و شیعیان و به ویژه ما خاندان
#سادات.
بابای عزیزم! هرسال در تدارک تهیه
#عیدی برای روز
#غدیر بودیم و امسال باید برای خودت عید بگیریم...
بابا! به همین زودی دلم برای
#بابا گفتن تنگ شده؛ دلم می خواهد هر لحظه و هر ثانیه صدایت بزنم. اما هرچه صدا میزنم جوابی نمی شنوم...
بابا! یادت هست برنامهریزی کردیم امسال هم برنامه جشن غدیر بگیریم و هم مراسم سالگرد رحلت حاج آقا رحیمی، امام جمعه اسبق شهر مبارکه را؟ چقدر به علما احترام میگذاشتی و در حضور و غیابشان به نیکی از آنها یاد میکردی!
بابای خوبم! انقدر به مولا علی علیه السلام، ارادت داشتید که نه تنها نام پسر بزرگتون که نام سه نَوه را هم
#علی انتخاب کردید. إن شاءالله حضرت علی (ع) جبران زنده کردن نامشان را برایتان کرده است؛ إن شاءالله حتما همینطور است که آنها خاندان لطف و کَرم هستند. شاید اصلا این آرامش نسبی که علیرغم طوفان درونی خود داریم هم به برکت وجود، حضور و توجه ایشان بوده باشد.
بابای مهربانم! دعاگویمان باش که إن شاءالله ما هم عاقبت به خیر شویم و هرچند آرزوی بزرگی است؛ اما لایق باشیم با
#شهادت از دنیا برویم:
«اللهم اجْعَل مَحیای محیا محمد و آل محمد و مماتی ممات محمد و آل محمد»🤲
✍ زهراسادات امیری