دستنوشتهی قاری شهید محسن حاجی حسنی کارگر
قرآن، من شرمنده توام !
اگر از تو آواز مرگی ساختهام که هر وقت در کوچهمان آوازت بلند میشود، همه از من میپرسند چه کسی مرده است؟ چه غفلت بزرگی که میپنداریم، خدا تو را برای مردگان ما، نازل کرده است...
قرآن، من شرمنده توام !
اگر تو را از یک نسخهی عملی به افسانهای موزهنشین، مبدل کردهام . یکی ذوق میکند که تو را بر روی برنج نوشته و یکی ذوق میکند که تو را بر روی فرش نوشته است. یکی ذوق میکند که تو را بر طلا نوشته و یکی ذوق میکند که تو را بر کوچکترین قطع ممکن، منتشر کرده است.
قرآن، من شرمنده توام !
حتّی آنان که تو را میخوانند و تو را میشنوند، آنچنان به پایت مینشینند که خلایق به پای موسیقی هر روزه نشستهاند. اگر چند آیه از تو را بخوانند، مستمعین فریاد میزنند احسنت..! گویی مسابقه نفس است.
قرآن، من شرمنده توام !
اگر به یک فستیوال مبدّل شدهای. حفظ کردن تو با شمارهی صفحه، خواندن تو از آخر به اول یک معرفت است یا رکوردگیری؟ ای کاش آنان که تو را حفظ کردند، حفظ کنی تا اینچنین تو را اسباب مسابقات هوش ندانند.
خوشابهحال هر کسی که دلش رحلی است برای تو؛ آنان که وقتی تو را میخوانند، چنان حظ میکنند که گویی قرآن همین حالا بر ایشان نازل شده است.
آنچه ما با قرآن کردهایم، تنها بخشی از اسلام است که به صلیب جهالت کشیدهایم.
#میخوانمت
#خواندنی_ترین_کتاب_دنیا
#ماه_رمضان
@quranekarim1398