فراز ۹ ابوحمزه اولعلک.mp3
25.45M
بخش نهم از دعای ابوحمزه ثمالی با نوای میثم مطیعی 💐🌹💐🌹💐🌹💐🌹 اَللَّهُمَّ إِنِّي كُلَّمَا قُلْتُ قَدْ تَهَيَّأْتُ وَتَعَبَّأْتُ وَ قُمْتُ لِلصَّلاَهِ بَيْنَ يَدَيْكَ خدايا هرگاه گفتم مهيا و آماده شدم و در پيشگاهت به نماز ايستادم وَ نَاجَيْتُكَ ألْقَيْتَ عَلَيَّ نُعَاساً إِذَا أَنَاصَلَّيْتُ وَ سَلَبْتَنِي مُنَاجَاتَكَ إِذَا أَنَانَاجَيْتُ و با تو راز گفتم، چرتي بر من افكندي، آنگاه كه واردنماز شدم، و حال راز گفتن را از من گرفتي آنگاه كه باتو رازونياز كردم، مَا لِي كُلَّمَا قُلْتُ قَدْ صَلَحَتْسَرِيرَتِي وَ قَرُبَ مِنْ مَجَالِسِالتَّوَّابِينَ مَجْلِسِي مرا چه شده؟ هرگاه گفتم نهانم شايسته شد، وجايگاهم به جايگاه توبه كنندگان نزديك گشته عَرَضَتْ لِي بَلِيَّهٌ أَزَالَتْ قَدَمِي وَحَالَتْ بَيْنِي وَ بَيْنَ خِدْمَتِكَ برايم گرفتاري پيش آمد، بر اثر آن گرفتاري پايم لغزيد،و ميان من و خدمت به تو مانع شد 💐🌹💐🌹💐🌹💐🌹 ✅قرآن ودعا