هدایت شده از مفید برای غلامرضا
😳 😱 خداوند به پدرم فرزندی عطا نکرده بود و سنّ او از چهل سال می‌گذشت که همسر دوّمی انتخاب کرد، بازهم بچه دار نشد. یکی از همسایه‌ها که وضعیّت ما را می‌دانست روزی یک گونی بچه گربه را که تازه در خانه آنان متولد شده بودند، به منزل ما آورد و در حالی که آنها را وسط حیاط پرت می‌کرد به پدرم گفت: حال که اجاقت کور است و بچه نداری این بچه گربه‌ها را بزرگ کن! پدرم می‌گفت: بسیار ناراحت شدم و دلم شکست. بچه گربه‌ها را... ‌ http://eitaa.com/joinchat/3024879616Ce095b35cfa 👆👆👆👆👆👆👆👆👆👆👆👆 📛داستان واقعی،نبینی از دستت رفته📛 ✅کلیپ سیاسی