یادمه شبهای که مراسم های وداع با سردار دلها شهید سلیمانی بود
دلم برای دختران سردار خیلی بی قراری میکرد
یه شب اینقدرررر دلتنگ و گریان بودم که خواب دیدم:
بابا با همان ابهت و وقار مردانگی شون باهمان حمایت و مراقبت پدرانه شون در آغوشم گرفتند تا گریه نکنم و آروم باشم
من هم بهشون گفتم:
بابایی من بی قرار زینبم آرومش کنید خیلی غصه شون دارم😭
دخترای بزرگ در فراق پدر در ظاهر ، محکم و سنگ صبور دیگرانند
و در خلوت بی قرار و دلتنگ...
احتمالا این حس و حال را کسی درک نکنه به جز
یک دخترعشقِ بابایی، که بی بابا شده😭
در شب یلدای ختم و ذکر و توسل...برای شنیدن خبر سلامتی عزیزان کشورمون
باز هم ته ته دلم بیاد دختران شون بودم که چه حالی دارند😭
وامشب هم از اون شبهاست که دلم آروم و قرار نداره
میدانم خداوندجبار، جبران کننده خوبیهاشون ست
میدانم خداوندمهربان به جای شهید، پدری می کند
میدانم روح مومن از زنجیر دنیا آزاد شده و بهتر و بیشتر حامی و مراقب هست
میدانم بهترین خیرها همان هست که به اذن خداوند عادل رقم میخورد
میدانم ...خیلی این چیزها را باور دارم
ولی
دل هست و رابطه دختر_پدری که تمام
معادلات منطقی را کنار میزند و آغوش پدر را طلب میکند.🥀
🌹تسلیت و تبریک به ریحانه سادات و حانیه سادات رئیسی و تمام فرزندان صبور شهدا
امید آنکه بتوانیم در دنیا و آخرت در مسیر شهدا باشیم
🌱🌱🌹🌱🌱🌹🌱🌱🌹
پاورقی: در شروع آشنایی با افرادی که اسم شون حانیه هست
میگم: چه جالب باباهامون هم سلیقه و خوش سلیقه بودند😍
#سید_شهدای_خدمت
#دلنوشته
#روزمرگی
🪴|
@raahcenter_ir