🔻 دلم نیامد برای فرشته ننویسم...
و هزاران زن مثل فرشته...
با این که حالم خوب نبود اما مگر میشد ننویسم از آن روزی که فرشته دلش میخواست مثل هزاران زن دوش به دوش شوهرش برود پیادهروی اربعین و به خاطر هزاران هزار زن دیگر بغضش را قورت داد و نرفت.
🗓 بیشتر از یک ماه هست که فرشته، شوهرش را یا نمیبیند یا شبها چند ساعتی که شوهرش میآید و بیهوش میافتد، از پاشنهی در، صورتش را نگاه میکند و دلش برایش غنج میرود.
فرشته حتی حلمای سه ساله را هم بیدار نمیکند تا پدرش را ببیند با این که صبح تا شب بهانهی پدرش را میگیرد.
‼️ نه این که عاطفهی مادری نداشته باشد نه، چون عاطفهاش به اندازهی هزاران هزار زن ایرانی میجوشد و میخواهد شوهرش فردا صبحی که سرکار میرود بتواند خوب از پسِ کارش بربیاید.
فرشته دلش میخواهد توی این هفتهها، دست کودکانش را بگیرد و سفر آخر شهریورش را با شوهرش برود اما نه میرود و نه به جان شوهرش غر میزند.
🔆 فرشته حتی میانِ دختران فرهنگسرای شهرشان میرود و بیآنکه خودش را معرفی کند گوش میشود برای دردودل دخترها حتی توهینهایشان به امثال شوهرش.
فرشته سرتاپا صبر میشود مثل همیشه و اتفاقها را ریزبهریز برای دخترها تبیین میکند.
فرشته و زنهایی مثل او خیلی از این لحظهها و اتفاقها دارند که نه برای کسی میگویند و نه من میفهمم. اما با همت او دور هم جمع شدند و جلسات مادرانه راه انداختند. توی جلسات مادرانهشان یکی از خانمها دست گذاشته روی تولید محتوای مجازی برای تبیین حقیقت روزهایی مثل این روزها در سالی که گذشت.
💫 این روزها که علیرضا حسابی دلش برای بابایش تنگ شده فرشته دستِ کودکانش را میگیرد و توی شهر چرخ میزنند و به علیرضا میگوید: میفهممت مامان اما این آرامش رو ببین توی شهر، ما برای این بابا را یک ماهی هست درست ندیدیم! یه کم دیگه صبر کن...!
🤲✨ و من با خودم میگویم خدارا هزاربارشکر که هنوزم
زنانِ ایرانی مثل همان سالهای جنگ پای عهدشان با امامشان هستند. بیادعا، بیسر و صدا.
⚘ تقدیم به فرشتگان سرزمینم؛ همسران نیروهای تأمین امنیت حرمی به نام ایران
✍ م . محمدیان
#بانوی_نقش_آفرین
#نقش_بانوان
#بانوان_فعال_جبهه_فرهنگی_انقلاب
@rabteasheghi⏪