رود، از بس که شعف داشت تلاطم می‌کرد رود، با خاک کفِ پاش تیمم می‌کرد ماه افتاده در آئینه، ز تصویر بگو مشک لبریز شد از علقمه، تکبیر بگو ماه اگر چه همه‌ی علقمه را پیموده غرقه گشته‌ست و نگشته‌ست به آب آلوده رود را تا به ابد، تشنۀ مهتاب گذاشت داغ لب‌های خودش را به دل آب گذاشت لب اگر تر کند از چشمۀ دریا عباس چه جوابی بدهد ام بنین را عباس؟ به رادیو زیارت، صدای مهر و معرفت بپیوندید: 👇 @RadioZiyarat Instagram.com/radioziyarat