یاد اون روزهای خوب بخیر اون روزهایی که رفتیم رو باز کنیم،.بخیر مادرها به این راحتی اجازه حضور در جبهه رو نمی‌دادند مادرها رهامون نمی‌کردند بالاخره اولاد، پاره جگر است اما کار به کربلا و باز شدن راه برای زیارت امام حسین(ع) که می‌رسید اون ها راضی می‌شدند یا اینکه مادرها رو توی رودبایستی می‌گذاشتیم که روز قیامت در مقابل حضرت زهرا(س) چی جواب می‌دهی؟! اگر بهت بگوید من حسینم رو به راه خدا دادم تو چرا از جوانت نگذشتی...؟!! عجب روزهایی بود.. یاد شب عملیات... وقتی آماده می‌شدی برای زدن این اشعار رو زمزمه میکردیم ، چقدر رزمنده ها عاشقش بودن. چقدر عاشقانه بود.. کربلا دلم برات پر میزنه بال و پر به روی سنگر میزنه کربلا دیدن تو آرزومه آرزوی شب و روز مردمه یا حسین قربون لطف و کرمت کمکم کن تا بیام در حرمت قبر شش گوشتو در بربگیرم آنقدر حسین بگم تا بمیرم ... در سفر اربعین، که آسوده داریم، می‌رویم یاد کنیم از همه شهدا و رزمندگانی که خون مطهرشان راه کربلا را باز کردند ... الـٰلّهُمَ؏َجــِّلِ‌لوَلــیِّڪَ‌اَلْفــرَجْ‌بحق‌ حضࢪٺ‌زینب‌ڪبرۍ‌سلام‌الله‌علیها‌ 🤲🏻