هدایت شده از ضامن اهو
من نشستم کنار ارام اقتی عبدی:خب بچه ها سریع میرم سر اصل مطلب یه نفر باید جای نامزد ستایش بره و اون محمده ستایش و محمد:چییییییییی؟! اقای عبدی:همین که شنیدید ستایش:اقا یعنی چی؟اصلا مگه ایشون فرمانده نیست؟؟ اقاد عبدی:باید یه ادم کار بلد باشه ستایش:من کار بلد بودم؟؟ اقای عبدی:تو فرق داشتی...این ماموریتم محمد میاد ایییییییی داشتم حرص میخوردم لیوان اب رو برداشتم تا یکم بخورم بلکه اروم بشم که با حرفی که اقای عبدی زد اب چرید توی گلوم.......... __________________________ میخوای بدونی اقای عبدی چی گفت؟؟! میخوای بفهمی ستایش و محمد چکار کردن؟!! @Rooman_Gando پس عضو این کانال شو یک رمان متفاوت،هیجانی و جذاب با فعالیت های خوشکل و قشنگ در ضمن ورود اقایان ممنوع🚫 منتظرتیم مشتی!