هدایت شده از ضامن اهو
یہ ࢪمـانِ‌جــذاب و قـشـنگ ✨ دࢪباࢪه‌ی دختࢪے بـه‌اسـمِ‌ســـــٌہا 🌻 ٺو این ࢪمـان ڪݪے اتفاقاٺِ جذابـ میفتہ ڪہ خوانـنده غافـلگیࢪ میشہ. بیا یہ بخشِ کوٺاهِش ࢪو بخـون: هنوز چند قدمی تو دانشگاه برنداشتہ بودم کہ چشمم خورد به شخصی که به دیوار تکیہ زده بود و اطراف رو میپایید.ضربان قلبم رفت روهزار.با صدای لرزون گفتم:م..م..مستی..او..اونجارو. مستی با صدای من بہ سمتی که اشاره میکردم نگاه کرد و بعد گفت:عههه..این اینجا چیکار میکنه..از کجا دانشگاه رو بلد بود؟ _اون هرکاری از دستش برمیاد مستی. تو همین لحظه چشمِ فرزاد به من خورد.سریع رو به مستی گفتم:بجنب باید فرار کنیم. فرزاد که تازه بہ خودش اومده بود شروع کرد به دویدن و من و مستی هم با سرعت هرچه تمام تر... عہ چیشد داشتے میخوندی؟ خُب بیا این ڪاناݪ از اوݪ بخـون ببین داسٺان اصلاً از چہ قرارھ دࢪ پاٺـوق مہدوے https://eitaa.com/joinchat/1804140715C1162ce8289