🌸﷽🌸
🌹 خاکریز خاطرات (عطوفت)
قرار بود صبح زود
با هم به جايی برويم.
میدانستم كار مهمی دارد.
اما ابراهيم از من خواست
به منزل يكی از سادات محل برويم.
تا ظهر وقت ما گرفته شد.
نمیدانستم چرا ابراهيم
به اين پيرمرد سيد التماس میكند!
ماجرا از اين قرار بود
كه پسر او، سيگار كشيده بود
و پدر او را از خانه بيرون كرده بود.
حالا ابراهيم آمده بود
تا اين خانواده مومن را آشتی دهد.
سرانجام توانست
دل پدر را نرم كند.
او برای تمام مردم محل
اينگونه بود.
ياد كلام نورانی خدای ابراهيم افتادم:
《وَاخْفِضْ جَنَاحَكَ لِلْمُؤْمِنِينَ.
پر و بال (عطوفت) خود را براى مؤمنین فرود آر.》[حجر/۸۸]
📖 منبع: كتاب "خدای خوب ابراهيم"(بررسی ويژگیهای قرآنی شهيد هادی)
🌷🍃🌼🌹🌼🍃🌷
🌷نثار روح مطهر شهید جاویدالاثر "ابراهیم هادی" صلوات🌷
@rafiq_shahidam96
❁═══┅┄
《 کانال شهید ابراهیم هادی رفیق شهیدم ♥️👆》