#سلامبرابراهیم📚
رفتيم زورخانه، همه بچه ها را براي ناهار فردا دعوت كرد.
فردا ظهر رفتيم منزلشــان. قبل از ناهار نماز جماعت برگزار شد. ابراهيم را چكفرســتاديم جلو، در نماز حالت عجيبي داشت. انگار كه در اين دنيا نبود! تمام وجودش در ملكوت سير ميكرد!
بعد از نماز با صداي زيبا دعاي فرج را زمزمه كرد. يكي از رفقا برگشت به
من گفت: ابراهيم خيلي عجيب شده، تا حالا نديده بودم اينطور در نماز اشك بريزه!در هيئت، توســل ابراهيــم به حضرتصديقــه طاهرهسلاماللهعلیهابــود. در ادامهميگفت: به ياد همه شــهداي گمنام كه مثل مادر سادات قبر و نشاني ندارند،
هميشه در هيئت از جبهه ها و رزمنده ها ياد ميكرد.
#اینحکایتادامهدارد...
@rafiq_shahidam96
#مجموعه_فرهنگی_شهید_ابراهیم_هادی
#رفیق_شهیدم