* 💞﷽💞 ‍ مهانی خانوادگی مادر راحله رسم داشت هر چند ماه یکبار،دختر پسر های بالای بیست سال را جمع میکرد و مهمانی برایشان برگزار میکرد. مهمانی که مخصوص جوانها بود. در این فضا با هم آشنا میشدند، صحبت میکردند و احیانا اگر کسی قصد ازدواج داشت میتوانست فردی را که با روحیاتش مناسب بود پیدا میکرد. در ابتدا بسیاری یا این مهمانی مخالف بودند. معتقد بودند این مهمانی میتواند جوانها را از راه به در کند و اسباب بی بند و باری شود. برای همین در سال های اول خیلی از جوانها اجازه آمدن به این مهمانی را نداشتند. بعضی ها حرفهایی پشت سر مادر راه انداختند. حرف هایی که تنها در ذهن های کوته بین و ابله می تواند رشد کند. اینکه مادر میخواهد با این کار برای دختران خودش شوهر دست و پا کند. اما وقتی کسی از درستی راهش اطمینان دارد چرا باید به طعنه ها و حرف های بی ارزش توجه کند? این مهمانی خیلی قبل از اینکه دخترها ب سن مجاز برسند شروع شده بود و بعد از ازدواج آنها هم ادامه می یافت. زمان به آدم های بی فکر نشان میداد که چطور طعمه نفس شان شده اند. وقتی دیدند مادر دختر های خودش را قبل از بیست سالگی به این مهمانی راه نداد و حتی ب خواستگاری های برخواسته از جمع جواب منفی داده شد فهمیدند ک اشتباه کرده اند. از طرفی وقتی تعریف فضای مهمانی و شرط و شروط اولیه پذیرش در آن جمع و حد و حدود را دیدند کم کم خانواده ها مشتاق شدند که فرزندانشان زودتر به سن مطلوب برسند تا آنها را به مهمانی بفرستند. چرا ک دیده بودند یک ارتباط سالم فامیلی چقدر از انحراف جلوگیری میکرد. شروط باعث میشد مهمانی به هرج و مرج بدل نشود. مهمانان حق نداشتند شماره ای رد و بدل کنند یا پا را از حیطه ادب و اخلاق فراتر بگذارند. اگر کسی درخواستی داشت میبایست از طریق خانواده پیگیری میشد و حتی اگر در خارج از این جمع کسی قوانین را رعایت نکرده بود از جمع حذف میشد. مهمانی از صبح جمعه شروع میشد. از روز قبل هرکدام از اعضا به نوعی در تدارک مهمانی کمک میکردند. کارهای بیرون از منزل به عهده اقایان جوان بود، همینطور کارهای سنگین که نیازمند نیروی مردانه بود. تدارک غذا و دسر و شیرینی هم به عهده خانم ها. مهمانی قسمت های مختلف داشت... ... ✿💕کانال رمان عاشقانه ی مذهبی💕✿ 💠 •┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈• ✅به کانال "راهـ ــ ــ صالحین " بپیوندید👇 🌍eitaa.com/rahSalehin