🔹نسبت سنجی حوزه علمیه و حکومت اسلامی🔹 ‼️ اینکه پرسیده می‌شود حوزه انقلابی باید چطور باشد و چه کار کنیم که حوزه انقلابی بشود، نشان از این دارد که حوزه حداقل در نسبت با انقلاب سر جای خودش نیست. آدم‌ها تا زمانی که چیزی را از دست ندهند دنبال آن نمی‌گردند. درست به همین علت است که شاید ما در دهه اول انقلاب به‌دنبال چنین موضوعی نبودیم که نسبت حوزه با انقلاب اسلامی چیست؟ جایی که حوزه وسط صحنه انقلاب است دیگر جای پرسش ندارد و هست. 🤔عجالتاً این را مفروض بگیریم و ببینیم مشکل کجا است که این اتفاق‌افتاده است. 🔰نکته بعدی این است که به گمان من حوزه و انقلاب دو چیز هستند. یعنی از اصل هم دو چیز هستند. قرار بوده که اینها در یک جایی به‌هم بپیوندند، در یک نقطه‌ای از تاریخ به‌هم‌پیوسته‌اند که آن نقطه، نقطه عطف هر دو آنها هم است.حوزه در اصل یک نهاد علمی برای استنباط احکام دینی، استنباط دین به معنی عام و بعد هم تلاش برای اقامه دین است. این اقامه دین یک سطوحی دارد که یک سطح آن شاید جزو سطوح عالی آن است و آن، سطح انقلاب است. انقلاب نیز به معنی ساختار سیاسی و یک سطح از اقامه دین در مقیاس حکومت است، در مقیاس ساختارهای سیاسی و در مقیاس تقنین است؛ واقعیت این است که بنده معتقد نیستم که حوزه باید از حکومت اسلامی مستقل باشد. این به گمان من از همان میراث‌های غلط و میراث‌هایی است که به‌لحاظ تاریخی بر ما تحمیل‌شده است. 💠 کسانی که این ایده را طرح می‌کنند، مفروض گرفته‌اند که حکومت اسلامی یک حکومت فاسد و دارای امکان عقلی حداقل انحراف و فساد است و بعد می‌گویند که اگر حوزه با این حکومت گره بخورد، طبعاً پر فساد، انحراف و نقص حکومت به حوزه و دین می‌خورد که هر دو غلط است. ⚠️‌ به گمان من آسیبی که حوزه به‌ لحاظ تاریخی پیدا کرده این است که به تعبیر مرحوم آقای سید منیرالدین هاشمی شیرازی (ره): «تفاوت حضرت امام با خیلی از آقایان علما در این است که حضرت امام اصالة الاسلامی است، آقایان اصالة الحوزوی هستند»؛ حوزه که موضوعیتی ندارد. حوزه نهاد علمی دین است و اصل، دین است. ✍حجت الاسلام دکتر احمد رهدار 🌐 رسانه حوزه انقلابی (رحا مدیا) 🆔 @rahamedia