🔹والا پیامدار ▫️زخم زبان یا آزادی بیان؟ 🔸در آستانه میلاد باشکوه نبی‌مکرم اسلام، حضرت محمدمصطفی(ص) و همزمان با هجمه‌ای دیگر به ساحت مقدس ایشان به بهانه «»، شایسته است نکاتی در این باب تذکار گردد تا نفوس حقیقت‌‌طلب، خود، آزادی بیان را تحدید کرده و خط تمایز آن با زخم زبان را معین سازند. 📂غوری کوتاه در اسناد تاریخی –واثق و مورد اجماع جهانی- کافی است تا بی‌درنگ،‌ واژه‌های «تساهل»، «مدارا»، «رأفت» و «کرامت انسانی» را در توصیف سیره نبوی، به خط کند. اساساً تساهل و مدارا در اندیشه سیاسی اسلام، برگرفته از قول و فعل و الگوهای رفتاری نبی‌مکرم اسلام است که پژوهش‌های بسیاری در باب آن انجام گرفته و اسناد زیادی نیز در این زمینه موجود است. به طور کلی، روش و دعوت پیامبر(ص) به اسلام در دوران حضور در مکه، مسالمت‌آمیز و تؤأم با تساهل و مدار بوده‌است. با وجود مخالفت‌های صریح و آشکار مشرکان قریش با دعوت اسلامی و افدامات عملی آنان در جهت ممانعت از گسترش دعوت، پیامبر گرامی اسلام، با روشی منطقی و سعه‌صدر با آنان برخورد می‌کردند و ازهرگونه خشونت و تبعیض دراین زمینه، امتناع می‌ورزیدند.(1) 💠پس از مهاجرت به مدینه و تشکیل اولین جامعه مدنی، ایشان به مدینه اجازه دادند بر اعتقاد خویش باقی بمانند و بر اساس پیمانی، برابری حقوق یهودیان و مسلمانان را به رسمیت شناختند.(2) درهمین راستا، ‌پیامبر(ص) نامه‌‌ای به نجران نوشت که در آن حمایت خداوند و رسولش از کلیساها، خدمات مذهبی و سازمان‌های رهبانی و آزادی از هرگونه تعرض و مداخله در حقوق آنان، مادامی که به تعدات خود وفادار باشند، تضمین کرد.(3) به طور کلی، (ص) بر اساس تعالیم قرآن، مبنای روشنی از تساهل و مدارا در برابر دین یهود و مسیح بنیان نهاد و با وجود حسادت‌ها و دشمنی‌هایی که به‌خصوص، یهودیان نسبت به ایشان و مسلمانان از خود بروز داده بودند، صبور بود و آنان را از نظر حقوق اجتماعی با مسلمانان، یکی می‌دانست و رسوم دینشان را محترم می‌شمرد. نمونه‌ای از رفتار توأم با تساهل پیامبر با دیگراندیشان، برخورد او با منافقان و به‌ویژه، سرکرده‌شان، «عبدا... بن ابی» بود. پیامبر با عبدا... در نهایت شکیبایی رفتار کرد. وقتی برخی یاران به کشتن عبدا.. بن‌ابی اشاره کردند، پیامبر امتناع کرد و گفت: «تا وقتی که زنده است، با او مدارا می‌کنیم...»(4) پاسداشت حقوق اقلیت‌های مذهبی تاحدی برای پیامبر(ص) اهمیت داشت که تأکید داشتند: «آگاه باشید که اگر کسی به فردی ذمی ظلم کرد یا حقش را زیرپا نهاد یا بیش از طاقتش بر او تکلیف کرد، یا بدون رضایشت، چیزی از او گرفت، در روز قیامت، مکن مدافع او (ذمی) خواهم بود.»(5) ❇️همین سیره بود که فرهنگ «گفتگو» را در اندیشه سیاسی بنیان نهاد و در مناسبات، جاری ساخت. حال چگونه است که چنین فرهنگ و منش سیاسی-اجتماعی، نادیده گرفته شده و به بهانه آزادی بیان، زخمی بر ارواح حقیقت‌جو کشیده می‌شود تا بستری شود برای افراطیون اسلام‌نما تا با راه‌انداختن نمایش‌های خشونت، بار دیگر چهره‌ دین مبین اسلام را آماج حملات خدشه قرار دهد؟ در اینجا قصد پرداختن به اغراض سیاسی و پشت‌پرده‌های همیشگی را نداریم. در ورای کارزار خشونت‌طلبی‌های روحی و فیزیکی اخیر از هر دو سمت مهاجه‌گر ماجرا، شاید این پرسش،‌ اذهان زیادی را غلغلک داده که سرحد آزادی بیان کجاست؟