مایت جنابعالی پرونده های فساد اقتصادی میلیاردها دلاری دارند؟ نمی دانید یا تجاهل می فرمائید؟! دستکم می دانید فرزندان کدامیک از همین قماش در کار عتیقه هستند و با سوءاستفاده از مسئولیت پدران خود بین ایران و اروپا و آمریکا هروله می کنند؟! یعنی شما از این موارد که همه عالم باخبرند، خبر ندارید؟! اگر اجازه بدهید نام و نشان آنها را برایتان بازگو کنیم و از روابط آنها با شما و حزبتان پرده برداریم. اگرچه با توجه به اطلاع مردم از این پلشتی ها نیاز چندانی به این بازگویی نیست، جز آنکه شاید باعث خجالت شما بشود!   آقای خوئینی ها! این جملات برایتان آشنا نیست؟! «بی سواد، بی شناسنامه، مزدور، کاسب تحریم ، کودک صفت، حسود، بزدل، ترسو، جیب بر، بی قانون، مستضعف فکری، بیکار، متوهم، غوطه ور در فساد، سوءاستفاده گر، خرابکار، عقب مانده، تازه به دوران رسیده، عصر حجری، هوچی باز، منفی باف، یاس آفرین، ناشکر، باید به جهنم بروند،   انقلابیون نفهم!، یک مشت لات!…»! اینها فقط بخشی از پاسخ رئیس جمهور تحت حمایت شما و حزبتان است که در مقابل انتقاد به گرانی و تحمیل فاجعه برجام و تورم افسار گسیخته و… نثار منتقدان کرده اند! راستی آقای خوئینی ها جنابعالی در آن هنگام کجا بودید که غیر از حمایت از دولتی که آن را در اجاره خود می دانستید، لام تا کام سخنی نمی فرمودید و کاغذ به نامه نگاری سیاه نمی کردید؟!   ۵- نوشته اند «البته هنوز کم نیستند کسانی که اصلاح امور و تغییر وضع نامطلوب کنونی را از عالی ترین جایگاه مدیریت کشور انتظار می کشند. در چشم این خیل عظیم، اوضاع غیرقابل دوام امروز صرفا معلول تصمیمات مدیرانی که می آیند و می روند نیست (که البته این آمدن ها و رفتن ها هم خارج از چارچوب اراده عالی و حاکم بر کل مقدرات کشور نیست). از نگاه مردم، شیوه مدیریت در بالاترین سطح، و قدرت نافذ آن، نقش آفرین اصلی در تمام یا اکثر مهام امور کشور است»!   این بخش از نامه یاد شده نکته ای افزون بر مطالب قبلی ندارد غیر از اینکه در این بخش، به جان کلام و انگیزه اصلی خود از نگارش این نامه با صراحت بیشتری پرداخته است و آن «نامطلوب بودن وضع فعلی و ضرورت تغییر آن» است! این خواسته و آرزویی است که مقامات رسمی آمریکا دقیقا با همین تعبیر خواستار آن بوده اند. توضیح آنکه بعد از فاجعه برجام و فشارهای اقتصادی ناشی از آن، جمهوری اسلامی ایران تصمیم قاطع گرفت که مسیر حرکت خود را بدون توجه به تحریم ها تعریف کرده و دنبال کند که مبارزه با مفاسد اقتصادی، تشکیل مجلس انقلابی و اقداماتی نظیر فروش بنزین به ونزوئلا، برقراری روابط تجاری با برخی از همسایگان، تکیه بر ظرفیت ها و امکانات داخلی و… از جمله آنهاست. این حرکت نظام برای آمریکا که اصرار بر فشار حداکثری بر ایران داشت نه فقط نا خوشایند که به گفته خود آنان (از جمله وزیر خزانه داری آمریکا ‎و…) نا امیدکننده بود. تا آنجا که حتی صدای فاکس نیوز، شبکه تلویزیونی پنتاگون و حامی سینه چاک ترامپ را نیز به هوا بلند کرده است. حالا خودتان قضاوت کنید، در این حال و هوا سخن از «شرایط نا مطلوبی که باید تغییر کند» چه مفهومی دارد و آیا تکرار آرزوی دشمنان نیست؟! اشتباه نکنید سخن از تغییر دولت نیست چرا که اولا: دولتی با خصوصیات دولت های یازدهم و دوازدهم ایده آل موسوی خوئینی هاست و برای پایان دوره آن عزا گرفته اند و ثانیا: دولت های یاد شده هرگز برای آمریکا خطرآفرین نبوده اند که بماند…!   ۶- همین جا باید گفت که نگارنده قصد داشت به آقای خوئینی ها بگوید؛ قسم حضرت عباست را باور کنیم یا دم خروس را ولی پشیمان شدم زیرا احترام ایشان برای حضرت عباس علیه السلام به جد مورد تردید است! می پرسید چرا؟! عرض می کنم، آقای خوئینی ها بعد از فتنه آمریکایی اسرائیلی ۸۸ به شدت از سوی مردم زیر سوال بود که به عنوان یک روحانی، چرا در مقابل اهانت فتنه گران به ساحت مقدس امام حسین علیه السلام سکوت کرده و موضعی نگرفته است و به میرحسین موسوی عتاب نکرده است که چرا اهانت کنندگان را «مردمان خدا جوی»! نامیده است. ایشان به این پرسش ها پاسخ نداد ولی ۲ سال بعد از فتنه ۸۸ در سایت شخصی خود نوشت که با حرمت شکنی روز عاشورا موافق نبوده است ولی برای پیشگیری از سوءاستفاده دیگران ترجیح داده است که مخالفت خود را علنی نکند!   در اظهارنظر ایشان دقت کنید. چه می بینید؟ آیا اظهارات وی مفهومی غیر از این دارد که آقای موسوی خوئینی ها، حفظ آبروی خود و قبیله مدعی اصلاحات را به دفاع از ساحت مقدس امام حسین(ع) ترجیح داده است؟!. و آیا به کسی که برای شخصیت! خود بیشتر از ساحت امام حسین (ع) ارزش قائل است می توان درباره قسم حضرت عباس (ع) سخنی گفت؟!   ۷- در همین فاصله که نامه ایشان منتشر شده و استقبال گسترده دشمنان را در پی داشته است، برخی از هم حزبی های بسیار نزدیک وی از تهیه و انتشار این نامه و مخصوصا از اینکه نامه وی بازگو کننده آرزوهای آمریکا ست به شد