#خاطرات_شهدا
در مسجد کنار احمد آقا نشسته بودم، درباره ارادت و توسلات به اهل بیت(ع) صحبت میکردیم.
احمد آقا گفت: این را که میگویم به خاطر تعریف از خود یا.. نیست! میخواهم اهمیت ارتباط و توسل به اهل بیت(ع) را بدانی.
بعد ادامه داد: یک بار در عالم رویا بهشت را با همه زیباییهایش دیدم..
نمیدانی چقدر زیبا بود!😍 دیگر دوست نداشتم بمانم، برای همین با سرعت به سمت بهشت حرکت کردم.
اما هر چه بیشتر میرفتم مسیر عبور من باریک و باریکتر میشد! به طوری که مانند مو باریک شده بود و من حس کردم الان است که از این بالا به پایین پَرت شوم!
آنجا بود که حدس زدم این باید صراط باشد!
همان که میگویند از مو باریکتر و از شمشیر تیزتر خواهد شد.
مانده بودم چه کنم! هیچ راه پَس و پیش نداشتم.
یک دفعه یادم افتاد که خدا به ما شیعیان اهل بیت (ع) را عنایت کرده. برای همین با صدای بلند حضرات معصومین را صدا زدم.
ناگهان دستم را گرفتند و از آن مهلکه نجاتم دادند.
بعد ادامه داد: ببین ما در همه مراحل زندگی بعد از توکل بر خدا، به توسل نیاز داریم.
اگر عنایت اهل بیت(ع) نباشد، پیدا کردنِ صراطِ واقعی در این دنیا محال است.🪴
+ شادی روح شهید احمدعلی نیری صلوات
🇵🇸|🇮🇷| دعوت شهدا هستید 👇 |
.... به ما بپیوندید|
@rahiankhuz |