📚تفسیر سوره قیامت 📝نگاشت: (6) آیه 3و4 سوره قیامت 🔅🔅🔅 ايحسب الانسن أ لن نجمع عظامه(3) بلى قادرين على أ ن نسوى بنانه(4) 3 - آيا انسان مى پندارد كه استخوانهاى او را جمع نخواهيم كرد؟ 4 - آرى قادريم كه (حتى خطوط سر) انگشتان او را موزون و مرتب كنيم . 🔰تفسير: 🔹در این آيـه به عنوان يك استفهام انكارى مى افزايد: (آيا انسان مى پندارد كه ما استخوانهاى او را جمع نخواهيم كرد)؟ (ايحسب الانسان ان لن نجمع عظامه ). 🔹آرى مـا قـادريـم كـه حـتـى انـگـشـتـان (خـطـوط سـر انـگـشـتـان ) او را دوباره به صورت اول موزون و مرتب كنيم (بلى قادرين على ان نسوى بنانه ). 🔹در روايـتـى آمـده است كه يكى از مشركان كه در همسايگى پيامبر (صلى الله عليه و آله و سلم ) زندگى مى كرد به نام (على بن ابى ربيعه ) خدمت حضرت (صلى الله عليه و آله و سلم ) آمد و از روز قيامت سؤ ال كرد كه چگونه است ؟ و كى خواهد بود؟ سپس افزود: اگـر آن روز را مـن بـا چشم خودم . ببينم باز تصديق تو نمى كنم ، و به تو ايمان نمى آورم ! آيا ممكن است خداوند اين استخوانها را جمع آورى كند؟ اين باور كردنى نيست ! 🔹اينجا بود كه آيات فوق نازل شد و به او پاسخ گفت و لذا پيغمبر (صلى الله عليه و آله و سـلم ) دربـاره ايـن مـرد لجـوج مـعـانـد مـى فـرمـود: اللهـم اكـفـنى شر جارى السوء (خداوندا شر اين همسايه بد را از من دور كن ). 🔹نـظـيـر ايـن معنى در آيات ديگر قرآن نيز به چشم مى خورد، از جمله در آيه 78 سوره يس مى خوانيم : يكى از منكران معاد قطعه استخوان پوسيده اى را بـه دسـت گـرفـته بود و به پيغمبر مى گفت من يحيى العظام و هى رميم : (چه كسى اين استخوانها را زنده مى كند در حالى كه پوسيده است )؟ 🔹ضمنا تعبير به (يحسب ) (از ماده (حسبان ) به معنى گمان ) اشاره به اين است كه ايـن مـنكران هرگز به گفته خود ايمان نداشتند بلكه تنها بر پندار و گمانهاى واهى و بى اساس تكيه مى كردند. اما ببينيم چرا مخصوصا روى استخوانها تكيه شده است ؟ اين به خاطر آن است كه اولا دوام اسـتـخـوان بـيـش از سـايـر اعـضـا مى باشد، و لذا هنگامى كه بپوسد و خاك شود و ذرات غبارش پراكنده گردد اميد بازگشت آن در نظر افراد سطحى كمتر است . 🔹ثـانـيـا اسـتخوان مهمترين ركن بدن انسان مى باشد، چرا كه ستونهاى بدن را استخوانها تـشـكـيـل مـى دهند، و تمام حركات و جابجائى و فعاليتهاى مهم بدن به وسيله استخوانها انـجـام مـى گـيرد، كثرت و تنوع و اشكال و اندازه هاى مختلف استخوانها در بدن انسان از عـجـايـب خـلقـت خداوند محسوب مى شود، و ارزش يك مهره كوچك پشت انسان هنگامى ظاهر مى شود كه از كار بيفتد و مى بينيم كه تمام بدن را فلج مى كند. ▫️(بنان ) در لغت هم به معنى (انگشتان ) آمده ، و هم به معنى (سر انگشتان ) و در هر دو صورت اشاره به اين نكته است كه نه تنها خداوند استخوانها را جمع آورى مى كند، و به حال اول باز مى گرداند، بلكه استخوانهاى كوچك و ظريف و دقيق انگشتان را همه در سـر جاى خود قرار مى دهد، و از آن بالاتر خداوند حتى سر انگشتان او را به طور موزون به صورت نخست باز مى گرداند. 🔹ايـن تـعـبـيـر مـى تواند اشاره لطيفى به خطوط سر انگشت انسانها باشد كه مى گويند كمتر انسانى در روى زمين پيدا مى شود كه خطوط سر انگشت او با ديـگـرى يكسان باشد، يا به تعبير ديگر خطوط ظريف و پيچيده اى كه بر سر انگشتان هر انسانى نقش است معرف شخص او است ، و لذا در عصر ما مساءله (انگشت نگارى ) به صـورت عـلمـى در آمـده ، و بـه وسـيـله آن بـسـيـارى از مجرمان شناخته شده ، و جرمها كشف گـرديـده اسـت ، هـمـيـنقدر كافى است كه مثلا يك سارق هنگامى كه وارد اتاق يا منزلى مى شـود دسـت خـود را بـر دسـتـگـيـره در، يـا شـيـشـه اطـاق يـا قـفـل و صندوق بگذارد و اثر خطوط انگشتانش روى آن بماند، فورا از آن نمونه بردارى كرده ، با سوابقى كه از سارقان و مجرمان دارند مطابقه نموده و مجرم را پيدا مى كنند. 🌷🌷🌷 قدر ار نشناسد دل و کاری نکند بس که از این حاصل ایام برد 🔅 تفسير و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom