📌شبهه ی رهبری کودکانه 🔰امام مهدی (عج) در شرایطی که هنوز به سن بلوغ نرسیده بود، عهده دار امر امامت گردید و این امر یکی از موارد اتهام شیعه بوده است، ابن حجر عسقلانی می گوید: «در شریعت مطهر آمده است که ولایت شخص صغیر صحیح نیست. پس این احمق های غافل - یعنی شیعیان - چگونه امامت کودکی پنج ساله و خردسال را جایز می دانند و این کودک چگونه در خردسالی ولایت یافته است؟... الخ». 🔹این شبهه اختصاص به امام مهدی ندارد، بلکه در میان اجدادش نیز کسانی در جوانی و خردسالی عهده دار امامت شده اند، امام جواد (ع) در هشت سالگی و امام هادی (ع) در نه سالگی به امامت رسیده اند. تا وقتی مدعیان علم و فرهنگ باشند که به خاطر این امر بر شیعه خُرده بگیرند، این مسئله تکرار خواهد شد، 📃 ما می گوییم: شیعه قبل از اعتقاد به چیزی به قرآن مراجعه می کند و ایمان خود را از آن اخذ می کند. 🔹قرآن عقاید گذشتگان را که پشتوانه برهانی نداشته باشد و صرفاً از روی تعصب به مذهب یا طایفه ای خاص باشد، نمی پذیرد. 🔹 در قرآن آمده است که خداوند برای مردم رهبری برگزید که به سن بلوغ نرسیده بود و از همه امامان شیعه نیز کوچک تر بوده است. 🔹 قرآن درباره یحیی (ع) می گوید: «... و آتیناه الحکم صبِیاً» (سوره مریم)، (... ما در کودکی به او نبوت دادیم) و درباره عیسی (ع) می فرماید: «... قالوا کیف نُکَلِّمُ مَن کان فی المهد صَبِیاً × قال اِنّی عَبدُ اللَّهِ آتانی الکتاب وَ جعلنی نَبِیاً» (همان)، (... گفتند: چگونه با خردسالی در گهواره صحبت کنیم؟ گفت: من بنده خدایم و او به من کتاب داده و مرا پیامبر قرار داده است). 🔰فخررازی صاحب تفسیر کبیر از اهل سنت، منظور از حکم در این آیه را که به یحیی عطا شده نبوت می داند. زیرا خدای متعال در کودکی عقل او را استحکام بخشیده و آن را به او سفارش فرموده است، چون خداوند یحیی و عیسی (ع) را در خردسالی به پیامبری مبعوث کرد و به آن ها نبوت بخشید. بنابراین، وقتی امامت، و در ادامه نبوت و به اراده الهی باشد، خداوند آن را به هر که بخواهد می دهد و در هر جا بخواهد قرار می دهد. 🔹ابوبصیر در شرح این مطلب می گوید: نزد امام صادق (ع) بودم، صحبت از اوصیا به میان آمد و من اسماعیل را نام بردم، امام فرمود: «ای ابا محمد، به خدا قسم این امر در اختیار ما نیست بلکه به اراده خداوند است و او آن ها را یکی پس از دیگری می آورد». 🔹 امام صادق (ع) در این خصوص می فرماید: «آیا گمان می کنید ما می توانیم هر کس را که بخواهیم وصی خود قرار دهیم؟ نه به خدا، این عهدی از جانب خدا و پیامبرش است که یکایک معین شده اند تا کار به صاحب الامر برسد». 🔹بنابراین مانعی ندارد که امام جواد یا دیگری، در سن معینی به امامت و رهبری منصوب شوند. 🔹شیخ مفید می گوید: کمال عقلانی حجت های الهی با وجود خردسالی آنان تعجب آور نیست ... خداوند از تکلم مسیح (ع) در گهواره خبر می دهد و در قصه یحیی می گوید: «و آتیناه الحکم صبِیاً». 🔹شیعه و مخالفان آن ها در این امر هم داستانند که پیامبر، علی را با وجود خردسالی به اسلام دعوت کرد اما کودکان دیگر را دعوت نکرد و نیز همراه حسن و حسین که خردسال بودند به مباهله رفت، حال آن که قبل و بعد از آن دیده نشده که کسی در کنار کودکان مباهله کند. وقتی کار انتخاب حجت های الهی این گونه باشد، اشکال و ایراد این گروه باطل می گردد. در مورد دیگری می گوید: تقریباً همه مفسران در تفسیر آیه شریفه زیر از سوره یوسف: «وَ شَهِدَ شاهدٌ مِن اهلها اِنْ کانَ قمیصه قُدّ مِن قُبُلٍ فَصَدَقتْ و هو مِنَ الکاذبین × و اِنْ کان قمیصهُ قُدَّ مِن دُبُرٍ فکَذَبَتْ و هُوَ من الصادقین» گفته اند آن شاهد، نوزادی در گهواره بوده که خداوند او را برای تبرئه یوسف از فحشا و رفع تهمت از او به زبان آورد. (سوره یوسف) 🔹این گونه شبهات در زمان حیات ائمه نیز مطرح بوده است. صفوان بن یحیی می گوید: «چون امام رضا (ع)، امامت حضرت جواد (ع) را مطرح و او را به عنوان امام بعد از خود به مردم معرفی کرد، امام جواد سه سال بیشتر نداشت، به امام گفتم: فدایت شوم، این کودک سه سال بیشتر ندارد، فرمود: «این امر زیانی به او نمی رساند، عیسی (ع) هم وقتی حجت خدا گردید سه ساله بود». 🔹به امام جواد (ع) گفتند: مردم به سبب خردسالی، امامت شما را انکار می کنند. فرمود: چرا به خاطر سن و سال باید این امر را انکار کرد؛ حال آن که خدای متعالی به پیامبرش فرموده است: «قل هذه سبیلی أدعُو الی الله علی بصیرةٍ انا و من اتبعنی»، (بگو این راه من است، من و پیروانم مردم را با بصیرت به سوی خدا دعوت می کنیم)، به خدا قسم در آن زمان کسی غیر از علی پیرو پیامبر نبوده، او نه سال داشت و من هم نه ساله ام. @rahighemakhtoom