❇️من بهترین ِ مردم را کشته ام
🔸"سنان بن انس" ، سَر مطهر امام حسین علیهالسلام را نزد "عمر بن سعد" آورد تا جایزه بگیرد.
🔹"سنان" وقتی بر در خیمه عمر بن سعد رسید با صدای بلند شروع به خواندن این اشعار کرد:
أوقر رکابی فضّة و ذهبا
انا قتلت الملک المحجّبا
قتلت خیر الناس أمّاً و أبا
و خیرهم إذ ینسبون نسبا
🔸رکاب اسب مرا باید از طلا و نقره پُر کنید که من شاه پردهنشین را کشتم. کسی را کشتهام که پدر و مادرش بهترین مردم بودند و چون مردم نَسَب خویش را گویند، نَسَب او از همه بهتر و والاتر است!!
🔹عمر بن سعد با شنیدن این اشعار عصبانی شد و با چوبی که در دست داشت بر او زد و گفت:
🔸ای دیوانه!! چرا چنین سخن میگویی؟ به خدا قسم اگر این حرفها به گوش ابنزیاد برسد گردنت را میزند.
📚منابع:
انساب الاشراف ، جلد ۳ ، صفحه ۲۰۵
تاریخ طبری ، جلد ۵ ، صفحه ۴۵۴
تذکرة الخواص ، صفحه ۲۲۸
راه قرآن و اهل بیت (ع)
🆔
@rahquran_ahlebayt