#لطایف_الخواستگاری
#طنز
#خاطره۱۰
حدود3سال پیش با یه خانومی آشنا شدم که این خانوم خیلی از من خوششون اومد 😌و از من برای برادرشون خواستگاری کرد. من هم با بررسی شرایط اولیه جواب منفی دادم و دیگه با این خانوم در ارتباط نبودیم😕
تا اینکه بعد از تقریبا 2 سال دیگه دوباره این خانوم به من پیام داد که برادرم هنوز ازدواج نکرده و از اون جایی که شما دختر خیلی خوبی هستید من میخوام دوباره از شما خواستگاری کنم☺️
ولی من به دلیل یه سری مسائل جوابم به این خانم منفی بود🙄
حالا قسمت دوم داستان
من یه دوستی داشتم که از دوران ابتدایی با هم بودیم و خیلی هم صمیمی بود، این دوست من خیلی خانم خوبی بود و با وجود خواستگاری های زیاد قسمت نبود ازدواج کنه و از این موضوع کمی ناراحت بود.
طبق معمول همیشه ما همه چیز را با جزئیات برای هم تعریف می کردیم علی الخصوص موصوع شیرین خواستگاری🙈😉
من هم بعد از دو روز از ماجرای خواستگاری این خانوم برای برادرش تمامش برای دوستم معرفی کردم و اونم گفت مگه دیوانه شدی پسر به این خوبی چرا ردش کردی😲😦
منم به شوخی گفتم اگه میخوای به تو معرفیش کنم. اونم در عالم شوخی گفت آره حتما😏
و همه چیز از این مکالمه ی چند خط ما شرو شد منم به شوخی و این که ایجاد به ماجرای هیجان انگیز به اون خانم پیام دادم که اگر دوست داشته باشید میتونم دختر خوب و مناسب به شما معرفی کنم.
و اون خانم هم بلافاصله قبول کرد🤐😒
و من هم در یه عمل انجام شده قرار گرفتم و دوستم معرفی کردم و بقیه ماجراهای خوب اتفاق افتاد
شاید باورتون نشه در عرض کمتر از دوماه تمام مراسمات آشنایی و خواستگاری و عقد انجام شد. و من واقعا به معنای قسمت ایمان کامل آوردم.
امروز سالگرد ازدواج دوستم با همسر شون هست و من خیلی خوشحال شدم که دارم خاله هم میشم.
این اولین تجربه ی موفق من برای وساطت بین دو جوان خوب بود و خیلی تجربه ی شیرین و دوست داشتنی بود و من خیلی خوشحالم یه وسیله ای بودم که دوتا جوون که شرایط ازدواج داشتند به هم رسوندم
@rahroshanezdevaj