#لطایف_الخواستگاری
#طنز
#خاطره۲۰
چند ماه پیش از طریق کد دهی با دختر خانومی آشنا شدم.. بعد از دو بار دیدار
و یک ماه صحبت به خواستگاری رفتیم
پدر دختر خانوم مارو ساعت ۸ گفته بود بریم خواستگاری ..خلاصه بعد از یک ساعت حرف زدن خواستیم بریم مارو شام نگاه داشتن به زور حتی ما تا دم درم رفتیم که راهی بشیم بریم منزل ولی مارو نگاه داشتن... .
_ در آخر با سه نوع غذا انواع سالاد ماست دسر و نوشیدنی های مختلف رو ب رو شدیم حتی شام فردا مونم دادن با کلی پذیرایی مفصل رو ب رو شدیم ولی قسمت طور. دیگ ای شد....
@rahroshanezdevaj