۳۷ سلام دوستم رفته بود خواستگاری قبلش با دختر خانم حرفاشون و زده بودن و قراراشون و گذاشته بودن و مادر پسر و خانواده دختر خبر داشتن و ففط پدر پسر که دوست ما باشه خبر نداشت تو مجلس که صحبت مهریه و... شد تعداد یه یه کم بالا بود و پدر دوست ما که آدم حسابگری بود وسط مجلس و صحبتا یه هو بلند میشه و میگه حالا ما میریم یه دور میزنیم و برمیگردیم😳(به قول دوستم بابا بشین مگه اومدی لباس بخری) خلاصه میگفت پا شدیم بریم😂 البته بعدا برگشتن و الانم 3تا بچه دارن😁😂 @Rahroshanezdevaj